منابع آموزشی/طرحواره درمانی
طرحواره درمانی چیست ؟
اختلالات روانشناختی
طرحواره درمانی
طرحواره درمانی به عنوان رویکرد درمانی جدید به تلفیق عناصر موجود در درمان شناختی رفتاری(CBT) روان تحلیل گری، نظریه دلبستگی و درمان مبتنی بر هیجان میپردازد
هدف از این رویکرد التقاطی، درمان اختلالهای شخصیت و سایر مشکلات روانشناختی است که به درمان شناختی رفتاری جواب ندادهاند. این روش به طور ویژه برای درمان اختلال شخصیت، مفید است
شما در طول طرحواره درمانی با همکاری یک درمانگر به شناخت و اصلاح طرحوارههایتان میپردازید که گاهی اوقات طرحوارههای ناسازگار اولیه نامیده میشوند
فهرست مطالب مقاله
نیازهای اصلی یک کودک در طرحواره درمانی
18 طرحواره مختلف در طرحواره درمانی
طرحواره ها چه نوع سبکهای مقابله ای را می سازند؟
ذهنیت های طرحواره چیست؟
اهداف طرحواره درمانی کدامند؟
از چه تکنیک هایی در طرحواره درمانی استفاده میشود؟
محدودیت های طرحواره درمانی کدامند؟
چگونه میتوانم تحت طرحواره درمانی قرار گیرم؟
نیازهای اصلی یک کودک در طرحواره درمانی
یکی از عوامل مهم در رشد طرحواره (یا همان تله های زندگی )، عدم تأمین نیازهای هیجانی اصلی شما در کودکی است
این نیازها شامل موارد زیر هستند
حس امنیت و دلبستگی ایمن به دیگران
حس هویت فردی و استقلال
آزادی در بیان احساسات و بیان خواسته خودتان از دیگران
توانایی بازی کردن و فعالیت خودجوش
داشتن ایمنی و محدودیتهای متناسب با سن
در طول رشد ما در دوران کودکی 4 نوع از تجارب منفی هم در ایجاد طرحواره نقش دارند
نیازهای تأمین نشده: در هنگامیکه مراقب شما بی عاطفه است یا نیازهای هیجانی اصلی شما برآورده نمیشود؛ این تجربه حاصل میشود
آسیب دیدن یا قربانی شدن: کودک در این موقعیتها در معرض آزار، تروما یا تنشهای مشابه قرار میگیرد
داشتن آزادی بیش از حد یا فقدان محدودیت: والدین در چنین شرایطی، بیش از حد از کودک حمایت و طرفداری میکنند. در نتیجه محدودیتهای چندانی برایش قائل نمیشوند
همانندسازی انتخابی و درونسازی : کودک در اینجا برخی از نگرشها یا رفتارهای والدین را جذب میکند. برخی از آنها معرف شخصیت او شده و برخی دیگر را درونسازی میکند. برخی از این همانندسازیها و درونسازیها به طرحواره تبدیل شده و برخی دیگر به ذهنیتها تبدیل میشوند که تحت عنوان روشهای مقابله نام دارند
هجده طرحواره مختلف در طرحواره درمانی
طرحواره ها در دوران کودکی رشد میکنند و به طور معمول در مقابل تغییر مقاوم هستند. طرحواره های مدیریت نشده؛ باعث ایجاد الگوهای منفی تقویت شونده از طریق تعاملات ناسالم میشوند
هنگامی که طرحوارهای را پرورش میدهید؛ این طرحواره در تلاش برای پیشگیری از تنش هیجانی به طور ناهشیار روی افکار و اقدامات شما اثرگذار است. شاید این روش، مفید به نظر برسد ولی روشهای مقابلهای حاصل از طرحواره ها غالباً ناسالم و مضر هستند
اغلب مردم بیش از یک طرحواره میسازند
کارشناسان این حوزه، 18 طرحواره مختلف را شناسایی کردهاند؛ ولی تمامی آنها در قالب پنج طبقه زیر جای میگیرند
طرحواره حوزه بریدگی و طرد
رهاشدگی و بی ثباتی
بی اعتمادی و بدرفتاری
محرومیت هیجانی
نقص و شرم
انزوای اجتماعی
طرحواره های حوزه خودگردانی مختل شده
احساس وابستگی و بی کفایتی
آسیب پذیری به ضرر و بیماری
خود تحول نیافته یا گرفتار
احساس شکست
طرحواره های حوزه خویشتن داری و خود انضباطی ناکافی
احساس استحقاق و بزرگ منشی
خویشتن داری و خودانضباطی ناکافی
انواع طرحواره حوزه دیگر جهت مندی
اطاعت
ایثار
پذیرش جویی و جلب توجه
طرحواره های حوزه خودانگیختگی ناکافی،
منفی گرایی و بدبینی
بازداری هیجانی
معیارهای سرسختانه، عیب جویی افراطی
تنبیه
طرحواره ها چه نوع سبکهای مقابله ای را می سازند؟
در طرحواره درمانی، واکنشهای شما در قبال طرحوارهها تحت عنوان سبکهای مقابلهای شناخته میشوند. این واکنشها شامل افکار، احساسها یا رفتارها است. این واکنشها روشی برای اجتناب از هیجانهای دردناک و فراگیر تجربه شده در نتیجه طرحواره خاصی است
سبکهای مقابلهای در دوران کودکی تا حدی مفید است؛ چون ابزارهایی برای بقا را فراهم میکند. اما این سبکها در دوران بزرگسالی باعث تقویت طرحواره ها میشوند.
هیچ قاعده ثابتی برای رسیدن طرحواره ها به سبکهای مقابله خاصی وجود ندارد. احتمالا سبک کلی مقابله شما مبتنی بر منش کلی یا سبک های مقابلهای آموخته شده از والدینتان است
این شرایط در افراد مختلف هم متفاوت است. دو نفر میتوانند به طرحواره مشابه با سبک مشابه ولی به روشهای مختلفی واکنش نشان دهند. به طور مشابه دو نفری که طرحواره مشابهی دارند میتوانند با دو سبک مجزا واکنش نشان دهند
سبک مقابلهای شما هم میتواند با گذشت زمان تغییر کند در حالیکه هنوز همان طرحواره های قبلی را دارید
سه حوزه اصلی سبکهای مقابلهای مرتبط با واکنش ستیز یا گریز یا واکنش انجماد به شرح زیر هستند
تسیلم
این سبک شامل پذیرش طرحواره و تسلیم شدن در برابر آن است. این سبک منجر به رفتارهای تقویت کننده و تداوم دهنده الگوی طرحواره میشود
برای مثال اگر طرحواره ای دارید که در نتیجه غفلت هیجانی در دوران کودکی شکل گرفته و در مقابلش تسلیم هستید، احتمال دارد که در آینده هم درگیر رابطهای توأم با غفلت هیجانی شوید.
اجتناب
این سبک، تلاش برای زندگی بدون تحریک طرحواره را در بر میگیرد. شما از فعالیتها یا موقعیتهایی که باعث تحریک طرحواره شده یا حس آسیب پذیری به شما میدهند، اجتناب میکنید
اجتناب از طرحواره، شما را در معرض سوء مصرف مواد، رفتار مخاطره آمیز یا تکانشی یا سایر رفتارهای منجر به حواسپرتی از طرحواره قرار میدهد.
جبران افراطی
فرد در تضاد کامل با طرحواره به مبارزه با آن میپردازد. شاید این روش، واکنش سالمی در قبال طرحواره به نظر برسد ولی جبران افراطی هم زیاده روی محسوب میشود.
این سبک منجر به رفتارها یا اقدامات پرخاشگرانه، مطالبه گری، بی حسی یا واکنش افراطی از برخی جهات میشود. این سبک روی روابط شما با دیگران، اثرگذار است.
ذهنیتهای طرحواره چیست؟
ذهنیت در طرحواره درمانی، دیدگاهی موقت و حاوی حالت هیجانی فعلی شما و نحوه مقابله با آن است
به عبارت دیگر، ذهنیت شما ترکیبی از طرحواره های فعال و سبکهای مقابلهای است. ذهنیتها به صورت مفید (سازگار) یا مضر (ناسازگار) هستند.
ذهنیتهای طرحواره به درمانگران امکان دسته بندی طرحوارهها را میدهند تا بتوانند آنها را به صورت شرایط ذهنی تفسیر کنند نه اینکه به عنوان صفات فردی لحاظ نمایند.
ذهنیتهای طرحواره را میتوان به چهار طبقه تقسیم کرد
ذهنیتهای کودکانه که احساسات و رفتارهای کودکانه مشخصه آنها هستند
ذهنیتهای مقابلهای ناکارآمد برای پیشگیری از تنش هیجانی مفید هستند؛ ولی در نهایت باعث تقویت طرحواره میشوند
ذهنیتهای والدینی ناکارآمد که درونسازی ندای منتقد، مطالبه گر و خشن والدین را در بر میگیرد
ذهنیت بزرگسال سالم که بیانگر خود سالم و کارآمد است. این ذهنیت به تنظیم سایر ذهنیتها از طریق تعیین محدودیتها و مواجهه با اثرات سایر ذهنیتها میپردازد.
اهداف طرحواره درمانی کدامند؟
در طرحواره درمانی در کنار درمانگر روی مسائل زیر کار میکنید
شناسایی و به کارگیری طرحوارههای التیام دهنده
شناسایی و تبیین سبکهای مقابلهای که در مسیر نیازهای هیجانی قرار گرفتهاند
تغییر الگوهای احساسی و رفتاری حاصل از طرحواره ها
یادگیری چگونگی تأمین نیازهای هیجانی اصلی به روشهای سالم و انطباقی
یادگیری نحوه مقابله سالم با ناکامی و تنش در هنگامیکه نیازهای خاصی تأمین نمیشوند.
در نهایت تمامی موارد فوق شما را به ذهنیت بزرگسال سالم و قدرتمند میرساند. ذهنیت بزرگسال که به خوبی رشد کرده قادر به التیام و تنظیم سایر ذهنیتها است و شما را از اثرات منکوب کننده آنها نجات میدهد.
از چه تکنیکهایی در طرحواره درمانی استفاده میشود؟
طرحواره درمانگران میتوانند از چند تکنیک در طول دوره درمان استفاده کنند. برخی از تکنیکها برای برخی از افراد و طرحواره ها بهتر از سایر تکنیکها عمل میکنند. اگر تکنیک خاصی برایتان کارآمد نیست، آنرا با درمانگرتان در میان بگذارید.
بدانید که ارتباط شما با درمانگرتان، بخش مهمی از طرحواره درمانی است. دو عنصر مهم در بسیاری از تکنیکهای طرحواره درمانی وجود دارد. هر دوی این عناصر تنها در صورتیکه با درمانگرتان به حس راحتی و امنیت برسید، کارآمد هستند.
این عناصر به شرح زیر هستند
رویارویی همدلانه: درمانگرتان طرحوارههای به دست آمده در طول درمان را تأیید میکند و هنگامیکه به اهمیت تغییر پی میبرید؛ با شما همدلی میکند
باز والدگری حد و مرزدار: با کمک درمانگر و ارائه حس امنیت، دلسوزی و احترام از جانب او، نیازهای هیجانی تأمین نشده در دوران کودکی، برآورده میشوند
به طور کلی، مفاهیم فوق با تکنیکهایی انجام میشوند که در چهار طبقه زیر قرار میگیرند:
هیجانی
تکنیکهای هیجانی شامل به کارگیری هیجانها برای مقابله با طرحواره ها است. این تکنیکها به شما کمک میکنند تا هیجانها را به طور کامل تجربه کرده و آنها را در فضای امن درمان ابراز کنید. تکنیکهای هیجانی رایج شامل تجسم هدایت شده و ایفای نقش هستند.
بین فردی
تکنیکهای بین فردی به شما کمک میکنند تا روابط خودتان را بررسی کرده و روشهای اثرگذاری طرحوارهها روی آنها را بشناسید.
مشاهده نقش طرحوارهها و واکنشها در طور درمان به شما کمک مینمایند تا الگوهای مشابه آنها در زندگی خودتان را بشناسید. این تکنیک میتواند حضور همسر یا دوست نزدیک در جلسه درمان را هم در بر گیرد.
شناختی
تکنیکهای شناختی شامل شناخت و به چالش کشیدن الگوهای فکری مضر حاصل از طرحواره ها است. با همکاری درمانگر به بررسی تجارب زندگی میپردازید تا شواهد حمایتگر یا متناقض با طرحواره را پیدا کنید.
این تکنیک با استفاده از فلش کارتها یا گفتگوهای ساختار یافته انجام میشود که در طول آن به نفع و علیه یک طرحواره صحبت خواهید کرد.
رفتاری
تکنیکهای رفتاری به یادگیری اتخاذ تصمیمهای سالم و مثبت از طریق تغییر الگوهای رفتاری حاصل از سبک مقابله به شما کمک میکنند
شما برای تغییر الگوهای رفتاری روی مهارتهای ارتباطی از طریق ایفای نقش یا صحبت در طول ایجاد یک مشکل و حل آن با کمک درمانگر کار میکنید. شاید او تمرینهایی را برای انجام دادن در بین جلسات در اختیارتان قرار دهد.
محدودیتهای طرحواره درمانی کدامند؟
طرحواره درمانی، درمان امید بخشی برای مسائل مختلف سلامت روان از جمله اختلالهای خوردن و افسردگی است
اغلب پژوهشهای فعلی به بررسی نقش طرحواره درمانی در درمان اختلال شخصیت و سایر اختلالهای شخصیت، پرداختهاند
این پژوهشها به نتایج امیدوار کنندهای هم رسیدهاند. برای مثال طبق نتایج مطالعه کنترل شده در سال 2014، طرحواره درمانی برای درمان اختلالهای شخصیت اثر بخش بوده است
تاریخچه و قدمت طرحواره درمانی به دهه 1980 میرسد. از این رو سابقه کمی در دنیای روانشناسی دارد. در نتیجه مطالعات طولی و با کیفیت چندانی در مورد اثراتش اجرا نشده است
با اینکه نتایج پژوهشی فعلی، امیدبخش هستند ولی اغلب کارشناسان نیاز به کوششها و پژوهشهای بالینی بیشتر را ضروری میدانند
طرحواره درمانی هم مانند سایر انواع درمانها یک تعهد درمانی بلندمدت را میطلبد. شاید به چند سال درمان نیاز پیدا کنید. این درمان تحت پوشش بیمه نیست و گران تمام میشود
چگونه میتوانم تحت طرحواره درمانی قرار گیرم؟
یافتن طرحواره درمانگر، سختتر از سایر انواع درمانگران است. به دنبال طرحواره درمانگری بروید که CBT هم انجام میدهد. چون طرحواره درمانی تا حد زیادی برگرفته از رویکرد CBT است پس درمانگران CBT در حوزه طرحواره درمانی و اصول اصلی آن تجربه دارند
پژوهش ها نشان می دهد طرحواره درمانی اثربخشی بیشتری نسبت به شناخت درمانی دارد اما میزان اثربخشی آن از درمان های روانپویشی کمتر است.
طرحواره های هیجانی
مدل طرحواره های هیجانی بر اساس این اصل بنیادین پایهگذاری شده است که هیجانهایی مثل ترس، ناراحتی، اضطراب و تنهایی، تجاربی جهانشمول محسوب میشوند، اما تفاوتهای فردی زیادی در زمینهی مفهومسازی هیجانها و راهبردهای کنار آمدن با آنها وجود دارد. ممکن است برخی از این راهبردها و مفهوم سازیها، آتش بیار معرکه شوند و فرد را دچار مشکل کنند
مدل شناختی اجتماعی که هیجانها را معلول شناخت یا تفکر میداند، دربارهی افکار ناخواسته و برانگیختگی هیجانی به ارائهی مفهوم سازیهای جدیدی پرداخته است. به عنوان مثال، افراد مبتلا به اختلال وسواسی – اجباری، افکار ناخواسته را شاخصی از مسئولیتپذیری، آسیبشناسی فردی و کنترل ناپذیری تلقی میکنند. تلاش برای فرونشانی یا اجتناب از این افکار منجر به احساس شرمندگی بیشتر، از دست دادن کنترل، اضطراب و تشدید فکر اولیه میشود
در واقع طرحواره های هیجانی بر اینکه افراد چگونه تجربه هیجانیشان را مفهومسازی میکنند، انتظارات آنها چیست، آنها چگونه هیجانهای خودشان را قضاوت میکنند و راهبردهای رفتاری و بین فردی که در پاسخ به تجربه هیجانی بکار میگیرند، تمرکز میکند. این مدل یک مدل فراشناختی یا یک مدل فراتجربی از هیجان است که به موجب آن هیجانها یک موضوع شناختی اجتماعی هستند. طرحوارههای هیجانی «فلسفه» افراد در مورد هیجان هستند که بازتاب تأثیر مدل فراهیجانی گاتمن است
در مدل طرحواره های هیجانی روی افکار فرد در مورد درستی یک هیجان، نیاز او به کنترل، سرکوبی، یا ابراز هیجان، تحمل برای پیچیدگی و تناقض گویی، تمرکز میشود. علاوه بر این افراد درباره راهبردهایی که آنها معتقدند در کنار آمدن با یک هیجان لازم است، تفاوت دارند. برخی افراد هیجان را میپذیرند، هیجان را با ارزشهای بالا پیوند میدهند و به دنبال معتبرسازی هستند و برخی دیگر از سرکوبی و اجتناب استفاده میکنند و سعی میکنند که تجربه هیجانیشان را انکار کنند
مدل طرحواره های هیجانی بر اساس موارد زیر شکل گرفته است
هیجانهای ناخوشایند (مثل ناراحتی، تنهایی، ترس، اضطراب و خشم)، پدیدههایی جهانشمول هستند
تفاوتهای فردی زیادی در اهمیت قائل شدن به این هیجانها وجود دارد
تفسیرهای افراد دربارهی هیجانها، نشانگر باورهای این افراد دربارهی طول مدت، کنترلپذیری، شدت، پیچیدگی، آسیبشناسی و اخلاقی بودن این هیجانها است
طرحواره های هیجانی منفی باعث تفسیر و ارزیابی معیوب و مداوم هیجانهای منفی و در نتیجه، اغراق در شدت و مدت آنها میشوند
تفسیرهای منفی میتواند مانع ابراز هیجانها و نقص در پردازش هیجانی شوند
ابعاد طرحواره های هیجانی
مدل طرحواره های هیجانی این امکان را به درمانگر میدهد تا نظریهی مراجع دربارهی هیجانها را بررسی کند. نظریهها یا دیدگاههای افراد دربارهی هیجانها، ممکن است در شدت بخشی به هیجانهای منفی نقش داشته باشند. افراد ممکن است افسردگی را غیرقابل درک تلقی کنند («اصلاً نمیفهمم چرا افسرده شدهام» یا «من نباید افسرده شوم») و به همین دلیل از مقابلهی مؤثر با افسردگی ناامید میشوند. نظریههای افراد اغلب دربارهی هیجانها بر اصل «بازگشایی مشکلات سربسته» بنا شدهاند. مثلاً برخی افراد معتقدند که آگاهی، بیان و ابراز هیجانها در حکم «باز کردن در جهنم» است. این باور نمیگذارد درمانگر به هیچگونه فکر و احساس مهم مراجع دست یابد
اصول بنیادی مدل طرحواره های هیجانی
هیجانهای دشوار و دردناک همگانی هستند
هیجانها در جریان تکامل پدیدار میشوند و از طریق هشدار دادن به فرد در مورد خطر و آگاه ساختن او از نیازهایش یک سود انطباقی فراهم آوردهاند
اعتقادات و راهبردهای زیربنایی (طرحوارههای هیجانی) تعیین میکند که اثر یک هیجان، ماندگاری و تداومش چقدر باشد. از این روی اعتقادات فاجعهآمیز در مورد اضطراب باعث شدیدتر شدن اضطراب میشود
راهبردهای کنترل هیجانی از قبیل تلاش برای سرکوبی، نادیده انگاشتن، خنثیسازی و محو کردن هیجان، در طی مصرف مواد و عیاشی در خوردن، باعث تأیید این باور در فرد میشود که هیجانات غیرقابلتحمل هستند
ابراز کردن و معتبر سازی تا جایی مفید هستند که به عادی سازی و همگانی کردن هیجانات، بهبود بخشیدن ادراک و فهم از هیجانات، متمایز کردن هیجانات متنوع و کاهش احساس گناه و شرم در مراجعین کمک کنند؛ و همچنین در مراجع این باور را تشدید کنند که هیجانات قابلتحمل هستند
تله های شخصیتی
تله های شخصیتی چیست؟
طرحواره درمانی یکی از روشهای درمان روانشناختی یکپارچه است که ترکیبی از روشهای مختلف درمان از جمله رفتاردرمانی شناختی به شمار میرود. هدف آن به چالش کشیدن و اصلاح برخی از عمیقترین باورهای ناسازگارانهای است که در مورد خود و جهان داریم و به تله های شخصیتی شناخته میشوند
تله های شخصیتی چه هستند؟
طرحواره یا تله های شخصیتی اعتقاداتی هستند که نسبت به خود داریم و عکسالعملهای عادی ما نسبت به تجربیاتی به شمار میروند که در نخستین سالهای عمرمان شکل گرفته و با آنها بزرگ شدهایم. این تله ها آنقدر در وجود ما نهادینه شدهاند که هرگز آنها را زیر سؤال نمیبریم و اغلب حتی از وجود آنها کاملاً آگاهی نداریم
جفری یانگ، بنیانگذار آمریکایی موسسه طرحواره درمانی، در کتابی با عنوان زندگی خود را دوباره بیافرینید، این روش درمانی را شرح داده است. وی در این کتاب انواع تله های شخصیت را شرح داده است
درمان تله های شخصیتی
از آنجا که این طرحواره ها یا تله های زندگی کاملاً در ما نهفته هستند و ازآنجاکه ناخودآگاه به آنها چسبیدهایم، میتوانند در برابر درمان یا تغییر مقاومت زیادی داشته باشند. درمانگران طرحوارههای ناسازگار اولیه و خاص را شناسایی میکنند که منجر به شکلگیری افکار ما در مورد وقایع، روابط و تجربیات بعدی و واکنش ما نسبت به آنها میشود. این افکار مانع آن میشوند که به اهدافمان دست یابیم و یک زندگی لذتبخش را تجربه کنیم. همچنین، ممکن است به روابط ما با دوستان، همکاران و افرادی که دوستشان داریم آسیب برساند
تله های شخصیتی ادامه پیدا میکنند، زیرا مانع مواجهه با عمیقترین احساسات ما میشوند. به عنوان مثال، فرض کنید به عنوان واکنشی نسبت به محرومیت عاطفی (شاید از سمت مادر یا یک شخص مهم دیگر) دچار تله محرومیت هیجانی شده است. این تله شما را به این باور میرساند که شایسته عشق نیستید. بنابراین ممکن است با دور کردن ناخودآگاه مردم – از جمله افرادی که در حقیقت میتوانند این نیاز را برآورده کنند – خود را در برابر این احساس آسیبرسان محافظت کنید
در تحقیقات روانشناختی، هجده طرحواره جداگانه شناسایی شده است که درمانگر و مراجع در طی پروسه درمان تلاش میکنند که آنها را شناسایی و درمان کنند. بیشتر افرادی که وارد این شکل از درمان میشوند، بیش از یک طرحواره خواهند داشت و به نظر می رسد برخی از طرحواره ها به صورت “مشارکتی” کار میکنند، که هر یک اثرات دیگری را تقویت میکنند
بهطور معمول، نتایج طرحواره درمانی نسبت به سایر روشهای درمانی مانند رفتاردرمانی شناختی (CBT) یا درمان پذیرش و تعهد (ACT) ماندگاری بیشتری دارد. مراجعانی که از یک نوع روش درمانی موفقیتی کسب نکردهاند و یا نتایج آنها کوتاهمدت بوده است، ممکن است یک دوره طرحواره درمانی برای درمان تله های شخصیتی متناسب با نیازهای آنها باشد
طرحواره درمانی چگونه کار میکند؟
بخش اول طرحواره درمانی به دنبال شناسایی تله های شخصیتی فعال در زندگی مراجع است. درمانگر برای این مرحله از تکنیک پرسش و پاسخ یا پرسشنامه کتبی استفاده میکند. مرحله بعدی کار کردن بر روی طرحواره ها و تأثیر آنها بر زندگی فرد است.
بخش سوم درمان، کشف نحوه جایگزینی افکار و اعمال منفی با افکار و عواملی است که نتیجه عاطفی و رفتاری متفاوت و رضایتبخشتری دارند
مانند همه درمانها، این مراحل نیز بهطور کامل خطی یا ترتیبی نیستند. ممکن است قدمهایی به جلو و قدمهایی به عقب رخ دهد. این امر برای بازنگری در استراتژیها و شاید تغییر آنها انجام میشود
انواع تله های شخصیتی
تله رهاشدگی
احساس عدم ثبات یا عدم اطمینان ادراکشده نسبت به افرادی که از شخص مراقبت میکنند. شخص احساس میکند که افراد مهم در زندگی وی قادر به ارائه حمایت عاطفی، ارتباط، قدرت یا محافظت عملی نخواهند بود زیرا از نظر عاطفی ناپایدار و غیرقابلپیشبینی هستند (به عنوان مثال، فوران خشم)، قابلاعتماد نیستند یا بهطور نامنظم در زندگی شخص حضور دارند، ممکن است بمیرند یا شخص به را به خاطر کس دیگری رها کنند
تله بیاعتمادی/بدرفتاری
شخص بر این باور است که دیگران به او صدمه میزنند، از او سوءاستفاده میکنند، تحقیرش میکنند، خیانت میکنند، دروغ میگویند، و آزارش میدهند. معمولاً این تصور را دارد که آسیب عمدی است یا نتیجه سهلانگاری غیرموجه و شدید است. ممکن است این حس را داشته باشد که همیشه فریبخورده یا به سهمش نرسیده است. معمولاً این تله باعث میشود که شخص در روابط عاطفی و فردی خود دچار مشکل شود و برچسب خیانتکار به همسرش و دیگران بزند
تله محرومیت هیجانی
از تله های شخصیتی است که بر اساس آن بیمار انتظار دارد که میلش برای دستیابی به میزان معمول از حمایت عاطفی توسط دیگران برآورده نشود. سه شکل عمده محرومیت عبارتند از
الف – محرومیت از پرورش: عدم توجه، عاطفه، گرما در رابطه یا همراهی.
ب- محرومیت از همدلی: عدم درک، گوش دادن، خودافشایی یا اشتراک متقابل احساسات از سوی دیگران.
ج- محرومیت از حفاظت: عدم وجود قدرت، جهت، یا هدایت دیگران.
تله نقص و شرم
شخص احساس میکند که دارای نقص است، بد، ناخواسته، فرومایه یا بیاعتبار است. همچنین، احساس میکند امنیت او در صورت قرار گرفتن در معرض خطر برای دیگران مهم نیست. شخص دچار حساسیت بیشازحد به انتقاد، طرد و سرزنش است. در جمع اطرافیان میترسد که مقایسه شود و احساس عدم امنیت دارد. همچنین، در ارتباط با دیگران از نقصهایی که در خود میبیند شرمگین است (به عنوان مثال، خودخواهی، انگیزههای عصبانیت، تمایلات جنسی غیرقابلقبول، ظاهر جسمی نامطلوب، ناجور بودن اجتماعی)
تله انزوای اجتماعی
بیمار احساس میکند که از بقیه جهان، افراد، گروهها و جوامع جدا افتاده است. از تله های شخصیتی است که بیشتر در کسانی دیده میشود که عضو اقلیتهای مذهبی، خانوادههای مشهور، بسیار باهوش، بسیار زیبا یا بسیار زشت، یا کسانی درگیر بیماریهای خاص هستند، یا در افرادی دیده میشود به طبقات بالای اجتماعی یا طبقات محروم تعلق دارند. ممکن است فردی که دارای تله انزوای اجتماعی است در دوران کودکی به دلیل تفاوتهایش از گروه همبازی و دوستانش طرد شده باشد و یا مورد تمسخر و توهین قرار گرفته باشد. این تله در خانواده مهاجران و خانوادههایی که با همسایهها و مردم شهر خود متفاوت هستند، بیشتر دیده میشود
تله وابستگی/بیکفایتی
شخص باور دارد که برای مواجهه با مشکلات زندگی و مسئولیتهایی که به او محول شده است (به عنوان مثال مراقبت از خود، حل مشکلات روزمره، قضاوت، مقابله با کارهای جدید، تصمیمگیری مناسب) شایسته نیست و نمیتواند کارها را به خوبی انجام دهد. شخص اغلب درمانده به نظر می رسد.
تله آسیبپذیری
شخص دچار ترس اغراقآمیز از احساس وقوع قریبالوقوع یک فاجعه در هرلحظه است که قادر به جلوگیری از آن نیست. جز تله های شخصیتی به شمار میرود که در آن ترس در یک یا چند مورد زیر متمرکز است: (الف) فجایع پزشکی: به عنوان مثال، حملات قلبی، ایدز ؛ (ب) فاجعههای عاطفی: به عنوان مثال، دیوانه شدن (C) فاجعههای خارجی: به عنوان مثال، سقوط آسانسور، قربانی یک مجرم شدن، سقوط هواپیما، زمینلرزه
تله خویشتن تحولنیافته
درگیری عاطفی و نزدیکی بیشازحد با یک یا چند فرد قابلتوجه دیگر (غالباً والدین)، به بهای عدم رشد عادی اجتماعی. شخص این احساس را دارد که بدون دریافت حمایت مداوم از سوی دیگری، نمیتواند از عهده مسئولیتهای خود برآید یا حتی زنده بماند. همچنین، شخص احساس بیکفایتی هویت میکند. این تله بیشتر در غالب احساس خلأ، فقدان هدف، و زیر سؤال بردن ماهیت وجود خود همراه است.
تله شکست
یکی از تله های شخصیتی رایج است که بااحساس عدم موفقیت، ناگزیر بودن شکست در همه امور و ضعیف بودن نسبت به همسالان خود همراه است. شخص احساس میکند احمق، بهدردنخور، بیاستعداد و بیتوجه است و در زندگی هیچوقت بهاندازه دیگران موفق نبوده است
تله استحقاق و بزرگمنشی
از دیگر تله های شخصیتی است که فرد باور دارد نسبت به دیگران دارای حقوق و امتیازات ویژهای است و نباید پایبند هیچ قانونی باشد چراکه از دیگران برتر است. بیمار اصرار دارد که باید هر چه میخواهد به دست آورد، فارغ از آنکه چقدر خواستهاش معقول و منطقی است یا حتی با چه هزینهای برای دیگران همراه است. اغلب شامل رقابتهای شدید یا تسلط یافتن بر دیگران میشود. بیمار بدون همدلی یا نگرانی برای دیگران، رفتار آنان را کنترل میکند تا به خواستههای خود برسد
تله خویشتنداری/خودانضباطی ناکافی
ناتوانی یا عدم تمایل به یادگیری خویشتنداری و تحمل ناامیدی برای رسیدن به اهداف شخصی خود. فردی که چنین طرحواره ای دارد، درد را تحمل نمیکند، از مسئولیتپذیری گریزان است، به هر قیمتی که شده از تعارض جلوگیری میکند و زیاد به خودش سخت نمیگیرد این عوامل باعث میشود از رضایت شخصی، تعهد و انسجام شخصیتی چنین فردی جلوگیری شود. رفتارهای معمول این بیماران شامل تکانشگری، حواسپرتی، آشفتگی، بی میلی در پشتکار برای انجام تکالیف ملال آور و روزمره، بیان شدید هیجان و اغراق در مسئله، بروز رفتار نمایشگری، عادت در تاخیر و بی ثباتی میشود
تله اطاعت
مشخصه یکی دیگر از تله های شخصیتی عبارتست از تسلیم بیشازحد نسبت به کنترل شدن توسط دیگران معمولاً برای پرهیز از خشم آنها و طرد شدن. دو نوع از تله اطاعت عبارتند از
تسلیم نیازها: سرکوب کردن امیال، تصمیمات و ترجیحات
تسلیم عواطف: سرکوب ابراز عاطفی بهویژه خشم
شخص احساس میکند که نیازها و عقاید وی برای دیگران مهم نیستند و ازاینرو، دائماً در برابر دیگران تسلیم میشود و خود را سرکوب میکند
تله ایثار
شخص بهطور افراطی تلاش میکند نیازهای دیگران را برآورده کند، حتی به بهای آزار دادن و قربانی کردن خود. دلیل عمده آن پرهیز از ایجاد درد برای دیگران و جلوگیری از حس گناه ناشی احساس خودخواه بودن است. گاهی دیده میشود شخصی که دچار این مورد در فهرست تله های شخصیتی است، نسبت به افرادی که باید دائماً نیاز آنان را رفع کند، احساس خشم دارد و حس میکند نیازهایش برای دیگران مهم نیست
تله پذیرشجویی/توجهطلبی
از تله های شخصیتی است که شخص نیاز به جلبتوجه، تائید و توجه زیاد از سوی دیگران دارد. درواقع، عزتنفس و امنیت شخص به واکنش دیگران بستگی دارد. نیاز شدید به دریافت توجه و تائید دیگران اغلب به تصمیمات و رفتارهایی در زندگی شخص منجر میشود که پس از مدتی موجب نارضایتی و دوری وی از هویت خویش میشود
تله منفیگرایی و بدبینی
تمرکز مداوم و افراطی بر جنبههای منفی زندگی (درد، مرگ، فقدان، ناامیدی، اختلاف، گناه، خشم، مشکلات و غیره) در عین نادیده گرفتن یا کوچک شمردن جنبههای مثبت زندگی. شخصی که در بین تله های زندگی به این تله مبتلا باشد، انتظارات اغراقشدهای از زندگی، کار و روابط فردی دارد و حتی وقتی همهچیز خوب است، انتظار دارد که بالاخره درجایی همهچیز از هم بپاشد. ازآنجاکه شخص بر جنبههای منفی تمرکز دارد، نگرانی، شکایت و تردید جز رفتارهای شایع او به شمار میروند
تله بازداری هیجانی
این تله با تله محرومیت هیجانی متفاوت است. این افراد هیجان و عواطف خود را نشان نمیدهند. محبت و دلسوزی از خود نشان نمیدهند و حتی خشم خود را نیز سرکوب میکنند. این میتواند به دلیل ترس از دست دادن کنترل، آسیب زدن به دیگران، پرهیز از برچسب عصبی بودن و ناتوانی در بیان احساسات باشد. معمولاً افرادی که در خانوادههای بسیار سختگیر رشد کردهاند که اجازه بیان احساسات خود را نداشتهاند در این تله گیر میکنند.
تله معیارهای سختگیرانه
جز تله های شخصیتی است که بهطور آزاردهنده باعث کمالگرایی بیمار میشود. این افراد سختگیری زیادی نسبت به خود و دیگران دارند و کوچکترین خطا، نقص یا ناهماهنگی را تحمل نمیکنند. اغلب از دست دیگران ناراحت میشوند، رقابتطلب هستند و در انجام کارها دچار استرس میشوند
تله تنبیه
بیمار در تنبیه دیگران هیچگونه رحمی ندارد و اعتقاد دارد تنبیه تنها روش برای جلوگیری از اشتباه مجدد است. این تنبیه میتواند در مورد خود یا دیگران باشد. برای آنان هیچ عذری قابلپذیرش نیست و هیچگونه رحم و بخششی ندارند.
طرحوارهها یا تله های شخصیتی به باورهای نهادینهشده در روان و رفتار فرد تبدیل شدهاند و زندگی، روابط و رفتارهای بیمار را تحت تأثیر قرار میدهند. مشاوره آنلاین نیز میتواند بهاندازه مشاوره حضوری در طرحواره درمانی مؤثر باشد. کار کردن با یک طرحواره درمانگر، الگوهای نادرست نگاه کردن و تحلیل مسائل زندگی را مشخص میکند. بیمار بااحساسات واقعی خود در تماس قرار میگیرد، روشهای سالمتر عملکرد را فرامیگیرد و تلاش میکند نیازهای عاطفی خود را به شکلی سالمتر و درستتر برطرف کند.