خاطرات غیرارادی چیست و چگونه با افسردگی مرتبط است؟
دکتر الکساندرا اریکسون ایشام
نکات مهم
-خاطرات غیرارادی به طور خود به خود در زندگی روزمره به ذهن خطور میکنند.
-خاطرات غیرارادی اغلب به رویدادهای خاصی اشاره دارند که واضح و مرتبط با وضعیت فعلی زندگی است.
-کنار آمدن با خاطرات غیرارادی برای افرادی که از افسردگی رنج میبرند، چالشبرانگیز است.
آیا تاکنون برای شما این اتفاق رخ داده است که هنگام پیادهروی یا دوچرخهسواری، ناگهان خاطراتی از گذشته در ذهنتان ظاهر شود؟ آیا سعی کردهاید کاری انجام دهید اما متوجه شدهاید که حواستان دائماً با خاطرات ناخواسته از وقایع گذشته پرت شده است؟ آیا هنگام شستن ظرفها، ناگهان غرق خاطرات شدهاید؟ این خاطرات خودبهخودی که به نظر میرسد ناگهان به وجود میآیند، اغلب خاطرات غیرارادی نامیده میشوند و اکثر افراد آنها را در زندگی روزمره تجربه میکنند. از آنجا که این خاطرات میتوانند تاثیر زیادی بر خلق و خو داشته باشند، بین محققانی که افسردگی را بررسی میکنند به موضوعی داغ تبدیل شدهاند. بنابراین بیایید ماهیت خاطرات غیرارادی و نقشی را که در افسردگی ایفا میکنند به دقت بررسی کنیم.
به نظر میرسد خاطرات غیرارادی ناگهان به وجود میآیند
خاطرات غیرارادی بهطور خودبهخود، بیآنکه آگاهانه درمورد رویدادهای گذشته به فکر فرو رویم، به ذهنمان خطور میکنند. از این نظر، این خاطرات با خاطراتی که خودخواسته یا آگاهانه به آنها میاندیشیم، مانند اوقاتی که گذران تعطیلات با یکی از دوستانمان را به یاد میآوریم یا سعی میکنیم آنچه را که برای سالروز تولدمان در سال گذشته انجام دادیم به خاطر آوریم، فرق دارند. برخلاف خاطرات ارادی که معمولاً به صورت عمدی و با تلاش خودمان آنها را تجربه میکنیم، خاطرات غیرارادی معمولاً به صورت ناگهانی و غیرمنتظره تجربه میشوند.
به دلیل این ماهیت ناگهانی و غیرمنتظره، اغلب احساس میشود خاطرات غیرارادی بیمقدمه شکل میگیرند. با این حال اگر نگاه دقیقتری به محتوای آنها بیندازیم، ممکن است متوجه شویم که آنها با نشانههایی در محیط یا افکار و احساسات ما مرتبط هستند. مثلاً در یک روز تابستانی، ممکن است خود به خود به فکر یک روز تابستانی در گذشته بیفتیم که با دوستان خود به ساحل رفته بودیم. یا اگر احساس خوشحالی یا غمگینی میکنیم، ممکن است این امر خاطراتی از گذشته را تداعی کند که در آن زمان خوشحال یا غمگین بودهایم. بنابراین اگرچه به نظر میرسد خاطرات غیرارادی ناگهان و بیمقدمه به وجود میآیند، اما در واقع توسط نشانههایی از موقعیت یا محیط فعلی ما تداعی میشوند.
خاطرات غیرارادی اغلب به رویدادهای خاص اشاره دارند
خاطرات غیرارادی همچنین از این جهت با خاطرات ارادی متفاوت هستند که بیشتر به رویدادهای خاص مانند قرار ناهاری که در هفته گذشته داشتهاید اشاره دارند، برخلاف توصیفات کلیتر از رویداهای تکراری مانند رفتن به کلاس یوگا در صبح روز دوشنبه یا رویدادهایی که در دوره طولانیتری بسط مییابند مانند مسافرت با قطار در سراسر اروپا در تابستان گذشته. به علاوه، بعضی از تحقیقات نشان میدهند که خاطرات غیرارادی نسبت به خاطرات ارادی، از نظر ویژگیهایی همچون وضوح، روشنی، ارتباط با وضعیت فعلی زندگی و اهمیت شخصی در مرتبه بالاتری قرار دارند. محققان معتقدند که این امر شاید به این علت باشد که رویدادهای گذشته که تطابقِ متمایز با محیط، افکار، یا احساسات فعلی ما ایجاد میکنند یا توجه ما را به دلیل عواملی همچون روشنی یا اهمیت جلب میکنند، بیشتر از خاطراتی که کمتر جلب توجه میکنند یا اساساً تطابقِ متمایز با وضعیت یا محیط ما ایجاد نمیکنند، به طور خود به خود به ذهن خطور میکنند.
خاطرات غیرارادی میتوانند تاثیر زیادی بر خلق و خو داشته باشند
خاطرات غیرارادی نیز از این جهت که بر روحیه و احساسات ما تاثیر میگذارند، با خاطرات ارادی متفاوت هستند. خاطرات غیرارادی در مقایسه با خاطرات ارادی بیشتر باعث واکنش فیزیکی مانند لبخند زدن یا گریه میشوند. آنها همچنین بر خلق و خو، به ویژه خلق و خوی منفی تاثیر میگذارند. محققان معتقدند یکی از دلایل احتمالی این امر ممکن است این باشد که خاطرات غیرارادی چنان ناگهانی به وجود میآیند که وقتی در ذهن ظاهر میشوند، آماده شدن و مشارکت در تنظیم موثر احساسات دشوار است. تنظیم احساسات به راهبردهای متفاوتی اشاره دارد که افراد برای مدیریت تجارب عاطفی خود از آنها استفاده میکنند که بعضی از آنها در کاهش احساسات و خلق و خوی منفی موثرتر از موارد دیگر هستند.
مثلاً راهبردهای تنظیم هیجان مانند ارزیابی شناختی مجدد که شامل تغییر فکر ما نسبت به یک موقعیت است، اغلب در بهبود خلق و خو یا احساسات منفی موثر است. از طرف دیگر، راهبردهایی مانند نشخوار فکری که شامل تمرکز بر یک موقعیت و علل و و پیامدهای احتمالی آن است، اغلب نتیجه معکوس دارد و ممکن است به جای بهبود، منجر به بدتر شدن خلق و خو شود. هنگامی که افراد خاطرات غیرارادی دارنددر مقایسه با زمانی که خاطرات ارادی دارند، اغلب استفاده بیشتری از راهبردهای تنظیم هیجانی غیرموثر را گزارش میدهند. به این ترتیب، به نظر میرسد کنترل خاطرات غیرارادی از نظر عاطفی بسیار دشوار است که ممکن است هنگام واکنش و در مقایسه با خاطرات ارادی، به خلق و خوی منفی بیشتری منجر شود.
خلق و خوی غیرارادی ممکن است خلق و خوی افسرده را بدتر کند
بنابراین متوجه شدیم که خاطرات غیرارادی به صورت ناگهانی و غیرمنتظره تجربه میشوند و اغلب به رویدادهای خاصِ گذشته اشاره میکنند که میتوانند نسبتاً دارای ویژگیهایی مانند وضوح، روشنی، اهمیت شخصی و ارتباط با موقعیت فعلی زندگی باشند. همچنین متوجه شدیم که ممکن است مدیریت خاطرات غیرارادی از نظر عاطفی دشوار باشد و بیشتر از خاطرات ارادی، تاثیر منفی بر خلق و خو داشته باشند.
چگونه این خاطرات با افسردگی مرتبط است؟ اولاً تاثیر منفی که خاطرات غیرارادی میتوانند بر خلق و خو داشته باشند ممکن است به ویژه برای افرادی که از افسردگی رنج میبرند، نگرانکننده باشد چرا که به این معنی است که آنها احتمالاً کاهش بیشترِ خلق و خوی افسرده خود را تجربه میکنند.
به علاوه، افسردگی با نوع خاصی از خاطرات غیرارادی به نام خاطرات مزاحم مرتبط است. اینها خاطرات غیرارادیِ وقایع ناراحتکننده یا آسیبزا هستند که معمولاً به صورت بسیار واضح تجربه میشوند و با حسی از احیای رویداد ناراحتکننده یا آسیبزا همراه هستند. اکثر بزرگسالان مبتلا به افسردگی گزارش میدهند که خاطرات مزاحم را تجربه میکنند و نسبت به افرادی که از افسردگی رنج نمیبرند، بیشتر احتمال دارد که چنین خاطراتی را گزارش کنند. در واقع، خاطرات مزاحم در افسردگی چنان رایج است که شیوع آنها تقریباً با اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) قابل مقایسه است، نوعی اختلال روانی ناشی از رویدادهای بسیار استرسزا یا آسیبزا که در آن احیای رویدادهای آسیبزا از طریق فلاشبکهای حافظه نوعی نشانه کلیدی محسوب میشود.. زمانی که افراد مبتلا به افسردگی خاطرات مزاحم دارند، این امر نسبت به افرادی که از افسردگی رنج نمیبرند، تاثیر بیشتری بر وضعیت عاطفی و فعالیتهای روزمره آنها دارد. خاطرات مزاحم آنها اغلب بسیار واضح هستند و میتوانند باعث پریشانی، ارزیابیهای منفی، احساس غم و درماندگی و تداخل زیاد در فعالیتهای روزانه شود.
این امر نشان میدهد افراد مبتلا به افسردگی برای مدیریت خاطرات مزاحم تلاش میکنند-تا حدی که این اقدام بر توانایی آنها برای ادامه فعالیت روزانه خود تاثیر میگذارد. به علاوه، این ویژگیهای خاطرات مزاحم به همراه احساساتِ مرتبط با حافظه در زمینه کنترلناپذیری، بیحسی و جداشدگی، نشانههای آتیِ افسردگی را پیشبینی میکنند. به این ترتیب، خاطرات مزاحم علاوه بر ناراحتی و تداخل در هنگام بروز، ممکن است به حفظ یا افزایش علائم افسردگی در دراز مدت کمک کنند.
همانطور که متوجه شدید، خاطرات غیرارادی میتوانند باعث پریشانی؛ احساسات منفی و تداخل زیاد در فعالیتهای روزانه افراد مبتلا به افسردگی شوند. این امر به ویژه در مورد خاطرات مزاحم رویدادهای ناراحتکننده یا آسیبزا صادق است که اکثر بزرگسالان مبتلا به افسردگی در باره آنها گزارش میدهند. البته اگرچه ممکن است خاطرات غیرارادیِ منفی یا مزاحم در افراد مبتلا به افسردگی نسبتاً رایج باشد، اما این موضوع به این معنی نیست که افراد مبتلا به افسردگی هرگز خاطرات غیرارادیِ مثبت ندارند. در واقع، افراد مبتلا به افسردگی علاوه بر خاطرات غیرارادی منفی، هم خاطرات غیرارادی خنثی و هم خاطرات غیرارادی مثبت را تجربه میکنند. با این وجود، بعضی از تحقیقات نشان دادهاند که خاطرات غیرارادی مثبت ممکن است در افراد مبتلا به افسردگی در مقایسه با افرادی که از افسردگی رنج نمیبرند، کمتر رایج باشد. اگر چنین باشد، این امر نشان میدهد که افراد مبتلا به افسردگی علاوه بر اینکه بیشتر مستعد داشتن خاطرات مزاحم و ناراحتکننده در زندگی روزمره هستند، احتمال دارد خاطرات خود به خودی از رویدادهای مثبت گذشته و مزایای بالقوه خودافزاینده و عاطفیِ داشتن چنین خاطراتی را نیز از دست بدهند.
پرسش دیگری که محققان در حال حاضر در حال بررسی آن هستند این است که آیا افرادی که از افسردگی رنج میبرند، همان مزایای عاطفیِ افراد بدون افسردگی را هنگامِ خاطرات غیرارادی با محتوای رویدادهای مثبت گذشته تجربه میکنند؟ آیا خاطرات غیرارادیِ رویدادهای مثبت باعث ایجاد شادی در افراد مبتلا به افسردگی میشود؟ آیا این احساس شادی به اندازه افرادی که از افسردگی رنج نمیبرند شدید است؟ آیا ممکن است خاطرات مثبت غیرارادی باعث ایجاد احساسات منفی در افراد مبتلا به افسردگی شود؟ همه این موارد پرسشهای جالبی هستند که محققان در حال حاضر در حال بررسی آنها هستند و امیدوارند به زودی بیشتر در مورد آنها بدانند.
مهمتر از همه موارد این است که بسیاری از مطالعاتی که به طور گسترده در مورد خاطرات غیرارادی و خاطرات مربوط به زندگینامهها انجام میشود، به این معنی است که محققان درباره چگونگی توقف اثرات تضعیفکننده خاطرات غیرارادی بیشتر میآموزند. محققان قبلاً نشان دادهاند در مانهایی همچون برنامههای درمان شناختی-رفتاری (CBT) و شیوههای مبتنی بر ذهنآگاهی ممکن است در کاهش خاطرات مزاحم از جمله کاهش فراوانی، وضوح و پریشانی موثر باشد. محققان امیدوارند با مطالعات بیشتر در مورد خاطرات غیرارادی و افسردگی که هماکنون نیز در جریان است، در مورد چگونگی کاهش ویژگیهای ناتوانکننده و افزایش ویژگیهای مثبت خاطرات غیرارادی در افسردگی حتی بیشتر بدانند.
ملاقات با خویشتن