اضطراب یکی از انواع مهم وضعیتهای روانی است که به غیر از اختلال اضطراب منتشر، حالت نگرانی و دلهره مداوم از نشانههای آن است. شاید آشکارترین نکته این باشد که اضطراب از مولفههای اختلالات استرس پس از سانحه (PTSD) و وسواسی جبری به شمار میآید. با این حال، اینکه چه چیزی باید ویژگی متمایز یا اختلال عملکردی اصلی این اختلالات در نظر گرفته شود، مسئلهی بسیار مهمی در بحثهای علمی به شمار میآید و به همین دلیل تا زمانی که اطلاعات بیشتری در مورد زیستشناسی اعصاب این شرایط ذهنی به دست نیاید، نمیتوان هیچ یک از آن وضعیتهای روانی را به صورت رسمی جزء اختلال اضطراب دستهبندی کرد، هرچند معمولاً به این شکل شناخته میشوند.
به طور کلی متخصصان شش نوع اصلی اضطراب را در نظر میگیرند: اختلال اضطراب منتشر، اختلال اضطراب اجتماعی، اضطراب جدایی، پنیک و فوبیا، که گاهی آگورافوبیا را نیز به عنوان یک نوع اختلال اضطراب جدا متمایز میکنند. به دلیل وجود مجموعهای از علائم، تعدد محرکها و مداخلهی واکنش به ترس و سیستم پاسخ به استرس، پزشکان و محققان از طرق مختلفی به اضطراب خارج از کنترل مینگرند و آن را درمان میکنند.
در این مقاله ببینید:
- چند نوع اضطراب وجود دارد؟
- فوبیا چیست؟
- تفاوت فوبیا با اختلال اضطراب منتشر چیست؟
- علت به وجودآمدن اختلال پنیک چیست؟
- اختلال اضطراب اجتماعی چیست؟
- تفاوت اضطراب اجتماعی با اضطراب منتشر چیست؟
- اضطراب جدایی چیست؟
- هیپوکندریا یا اضطراب سلامتی چیست؟
- چه اختلالاتی به اضطراب مربوط میشوند؟
چند نوع اضطراب وجود دارد؟
به طور رسمی شش نوع اختلال اضطراب وجود دارد که همگی به نوعی با فعالشدن سیستم ترس، گوش بهزنگی برای پیشبینی نوعی تهدید یا اتفاق بد در آینده و رفتارهایی که در آن نشانههایی احتیاط یا اجتناب وجود دارد، مرتبط هستند. تفاوت آنها در عوامل به وجود آورندهی ترس یا واکنش رفتاری است و در حالی که استرس ممکن است هر یک از آنها را تحریک کند، اضطراب به مراتب بیشتر به طول میانجامد و از خطر واقعی فراتر میرود و این واقعیتی است که منطق درمان شناختی و رفتاری، یکی از موفقترین روشهای درمانی برای اضطراب، بر آن بنا شده است. تخیل انسان ظرفیت ذهنی بزرگنمایی تهدیدات را فراهم میکند؛ تقریباً مثل این است که خودمان خودمان را نگران کنیم. افرادی که از یک اختلال اضطرابی رنج میبرند، معمولاً حداقل با یک نوع دیگر آن نیز درگیرند.
فوبیا چیست؟
فوبیا به معنای ترس از چیزها (مارها، سگها) یا موقعیتهای خاص (پرواز کردن، قرار گرفتن در مکانهای مرتفع) است و این ترس تقریباً همیشه در لحظه اتفاق میافتد نه به آینده نمیانجامد و ممکن است آنقدر شدید باشد که باعث ایجاد حملهی پنیک شود. در حالی که به نظر میرسد برخی از فوبیاها تقریباً در گونهی انسان ثابت شدهاند (مارها، ارتفاعات) و برخی در واکنش به یک تجربهی بد ایجاد میشوند، بسیاری از آنها دلیل خاصی ندارند. فوبیا از نگاه بسیاری از متخصصان، میراث فرآیند تکاملی انسان است، یادبودی از سازگاریهایی که در گذشته به اجداد ما این اجازه را میداد تا تحت شرایط کمتر مساعد زنده بمانند. آگورافوبیا نوع خاصی از فوبیا است که دربردارندهی ترس از در اماننبودن یا ناتوانی در کمکگرفتن است و معمولاً با قرارگرفتن در فضاهای باز مانند پلها، مکانهای بسته مانند سالن تئاتر یا آسانسور، جاهای شلوغ مانند بازارها یا کنسرتها یا فقط با از خانه بیرونرفتن بروز مییابد. افراد مبتلا به آگورافوبیا زمانی که در چنین موقعیتهایی قرار میگیرند بسیار مضطرب میشوند و معمولاً در تلاشند تا خود را از این شرایط دور کنند.
تفاوت فوبیا با اختلال اضطراب منتشر چیست؟
اختلال اضطراب منتشر همانطور که از نامش پیداست فراگیر است. نگرانی موجود در این نوع اضطراب، به یکی از حوزههای اصلی زندگی مرتبط است و بار شناختی این نگرانی هیچ تناسبی با احتمال وقایع بد فرضی پیش رو ندارد. معمولاً فوبیاها در حوزهی بسیار محدودی متمرکزند. همچنین یک تفاوت ذهنی مهم بین آنها وجود دارد: در فوبیا، ترس بسیار آنی است؛ اگرچه در مقایسه با خطر واقعی موجود مبالغهآمیز است، حالت دلهرهی به وجودآمده طولانیمدت نیست. معمولاً فوبیاها روی اشیاء یا موقعیتهای خاصی متمرکز میشوند و شامل دستهبندیهای متمایزی هستند: حیوانات (مارها و عنکبوتها سردستهی جانوران ترسناک هستند)، محیطهای طبیعی (ارتفاعات، رعد و برق)، و آسیب (خون، تزریق).
علت به وجودآمدن اختلال پنیک چیست؟
حملات پنیک انفجار کوتاهمدت اضطراب شدید هستند، به ندرت بیش از چند دقیقه طول میکشند ولی برخلاف عنصر زمان، فشار روانی ناشی از آنها بسیار زیاد است. به شکلی که احساس میکنید در شرف مرگ هستید و بدنتان هم برای آن مدرک دارد: قلبتان به شدت میتپد و نمیتوانید هوای کافی دریافت کنید. دقیقاً مثل حملهی قلبی! برداشت (اشتباه) شما باعث تشدید اضطرابتان میشود. تقریباً هر کسی ممکن است دچار حملهی پنیک شود. این حملات اغلب به طور غیرقابل پیشبینی، تصادفی و نگهانی رخ میدهند. این از دستدادن کنترل بسیار نگرانکننده است و احساس خطر را تشدید میکند و حملات ممکن است به قدری مکرر یا ناتوانکننده باشند و باعث ترس شدیدی از حملات بعدی شوند، که تقریباً زندگی فعال را متوقف کنند، که این همانی وضعیتی که به عنوان اختلال پنیک شناخته میشود.
عامل شروع حملات پنیک مشخص نیست. بسیاری از تحقیقات بر مبنای ارتباط ناقصی در مدارهای مغزی مربوط به احساسات با یک یا چند محرک فیزیولوژیکی بنا شده است، سیگنال متابولیک یا تحریکآمیزی که به اشتباه افتاده یا حساسیت به برخی شرایط فیزیولوژیکی افزایش یافته است. با این وجود، اختلال پنیک به درمان با رفتاردرمانی پاسخ میدهد. واکنش سریع با طولانیتر کردن مدت بازدم ممکن است سیستم عصبی پاراسمپاتیک را فعال کند و باعث عکسالعملی آرامشبخش شود.
اختلال اضطراب اجتماعی چیست؟
انسانها موجوداتی اجتماعی هستند که بر اساس تأیید و پذیرش دیگران شکل میگیرند. در گذشتهی تکاملی ما، بقایمان به عنوان افراد، وابسته به گنجاندهشدن در یک گروه بود: حساسیت به قضاوت اجتماعی منفی یک مزیت برای بقا بود. ممکن است به طور طبیعی میزان ترس افراد از قضاوت منفی اجتماع متفاوت باشد و ممکن است برخی از افراد فقط تحت شرایط خاصی، مانند زمانی که میدانند تحت بررسی دقیق قرار گرفتهاند، دچار اضطراب اجتماعی شوند. تجربهی نامطلوب اولیه ممکن است سیستم را به طور دائمی نسبت به انتقاد یا عدم تأیید دیگران حساس کرده باشد یا ممکن است افراد نشانههای اجتماعی را اشتباه بخوانند و تهدید به طرد شدن را در جایی که احساس کنند که وجود ندارد و در نتیجه دچار اختلال اضطراب اجتماعی شوند.
افراد مبتلا به این عارضه معمولاً از موقعیتهایی که در معرض نظارت دیگران قرار میگیرند، مانند سخنرانیها یا غذا خوردن در مقابل دیگران، اجتناب میکنند. ممکن است از ملاقات با افراد جدید یا شرکت در گفتگوهای گروهی بترسند. اختلال اضطراب اجتماعی فرصتها و لذت افراد در زندگی را محدود میکند.
تفاوت اضطراب اجتماعی با اضطراب منتشر چیست؟
مطالعات نشان داده است که هر دو گروه افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر و اختلال اضطراب اجتماعی حساسیت بیشتری نسبت به بازخورد منفی دارند و در چنین شرایطی بیشتر یاد میگیرند، اما شباهتهایشان ممکن است به همین جا ختم شود. اختلال اضطراب منتشر میتواند هر گونه نگرانی را در هر یک از حوزههای اصلی زندگی، سلامتی، مالی، شغلی، در بر گیرد.
اختلال اضطراب اجتماعی منعکسکنندهی یک نگرانی خاص از قضاوت منفی دیگران است و تنها در محیطهای اجتماعی آشکار میشود. امروزه دانشمندان میدانند که خوشبینی و اضطراب با هم مرتبطند. مدتهاست که میدانیم بیشتر مردم ذاتاً نسبت به داشتن دیدگاه خوشبینانه در زندگی دید جانبدارانهای دارند، اما مطالعات اخیر نشان میدهد که این سوگیری در میان افرادی که دارای اضطراب اجتماعیاند، وجود ندارد. برعکس، افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی همیشه نوعی خوشبینی کلی را حفظ میکنند.
اضطراب جدایی چیست؟
کودکان خردسال زیادی هنگام جداشدن از والدین یا مراقبان خود دچار اضطراب میشوند. این مرحلهای طبیعی در رشد است و حدوداً در نه ماهگی شروع میشود، نوع و شدت اضطرابی که کودکان هنگام جدایی از مراقبانشان نشان میدهند، معمولاً به عنوان معیاری برای ضمانت دلبستگی و سازگاری در دنیای غریبهها استفاده میشود، اما اضطراب جدایی که در ۱ سالگی طبیعی است، در سن ۱۰ سالگی رفتار چندان سازگاری به حساب نمیآید.
اختلال اضطراب جدایی زمانی به وجود میآید که کودکان پس از جدایی از خانه یا اشخاصی که به ّآنها وابستهاند، اضطراب بیش از میزان مناسب سن رشدشان نشان میدهند که این عارضه در حدود چهار درصد از کودکان زیر ۱۲ سال ایجاد میشود. این اتفاق میتواند به صورت نگرانی دائمی در مورد گمشدن یا ربودهشدن و یا نگرانی از اینکه دیگر هرگز پدر و مادر خود را نبینند یا در مورد مرگ پدر یا مادرشان ظاهر شود. اغلب کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی از رفتن به مدرسه امتناع میورزند و ممکن است به مراقبشان بچسبند. اضطراب جدایی ممکن است در هر دورهای از استرس قابل توجه در دوران کودکی رخ دهد، اما میتواند به ویژه پس از طلاق والدین تشدید شود.
هیپوکندریا یا اضطراب سلامتی چیست؟
آنچه قبلاً از آن با عنوان هیپوکندریا یا هیپوکندریازیس نام بردیم، به دو وضعیت جداگانهای که شامل نمود فیزیکی اختلال روانی است، تقسیم شده است، اما تنها یکی از این دو وضعیت با اختلالات اضطراب همسو است. افرادی دچار اختلال اضطراب بیماریاند که سطح اضطراب آنها در مورد سلامت عمومیشان به قدری زیاد است که باعث به وجودآمدن ناراحتی و اختلال روانی میشود اما علائم جسمی خاصی ظاهری ندارد. در مقابل، علائم جسمی و اختلال مرتبط به آن دسته از افرادی اطلاق میشود که با علائم جسمانی همراه با پریشانی روانشناسانه و مشغولیت به آن علائم مراجعه میکنند. هر دو نوع هیپوکندریا بیشتر خود را در محیط های پزشکی نشان میدهد تا در محیطهای سلامت روان.
چه اختلالاتی به اضطراب مربوط میشوند؟
هم اختلال استرس پس از سانحه و هم اختلال وسواسی جبری ارتباط نزدیکی با اضطراب دارند و تا همین اواخر جزء اختلالات اضطرابی طبقهبندی میشدند. افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری بیاختیار درگیر انجام فعالیتهای تکراری (مثلاً شستن دستها) و رفتارهای غیرمولد (مثلاً مرتب کردن مداوم اشیاء در قفسه) میشوند تا به شکلی با افکار بیوقفهی اضطرابآور («آیا من انحراف جنسی دارم؟» ) مقابله کنند. مطالعات تصویربرداریهای مغز عملکرد نادرست یک مدار عصبی خاص را نشان میدهد که هم دائماً هشدار خطر میدهد و هم سیگنالهای ایمنی را اشتباه میخواند. این عادت به منظور بازگرداندن احساس امنیت شکل میگیرد.
اختلال استرس پس از سانحه شامل نقص در سایر گرههای عصبی در مدارهای ترس و ایمنی میشود. به مانند اختلال وسواسی جبری، اختلال استرس پس از سانحه نیز با خوانش نادرست سیگنالهای خطر همراه است. با این حال، معمولاً ناشی از یک موقعیت بسیار استرسزا است که خطرات جسمی را به همراه داشته باشد. ماهها و حتی سالها بعد، خاطرهی آن رویداد توسط تجربیات غیر تهدیدآمیز به قدری واضح تحریک میشود که تدابیر ایمنی را دیکته میکند که کاملاً نابهجا هستند و فعالیتهای روزمره را تحتالشعاع قرار میدهند. مثل برخی از اختلالات اضطرابی، مانند فوبیا، اختلال استرس پس از سانحه ممکن است به درمانهای شامل قرار گرفتن در معرض محرکهای ترس پاسخ دهد.
ملاقات با خویشتن