روانرنجوری یکی از ویژگیهای مدل 5 عاملی شخصیت است که معمولاً گرایش به اضطراب، افسردگی، شک به خود و سایر احساسات منفی تعریف میشود. همه ویژگیهای شخصیتی، ازجمله روانرنجوری در یک طیف هستند؛ برخی افراد تنها روانرنجورتر از دیگراناند. در مدل 5 عاملی شخصیت، روانرنجوری گاهی اوقات تحت عنوان ثبات عاطفی ضعیف یا احساسات منفی تعریف میشود.
برخی کمدینها که از خودشان راضی نیستند و برخی افرادی که همیشه سر همهچیز غُر میزنند، به روانرنجوری خود افتخار میکنند اما در واقعیت، افرادی که گرایش به روانرنجوری دارند بیشتر در معرض اضطراب، اختلالات خلقی و پیامدهای نامطلوب اجتماعی و عاطفی هستند.
این اصطلاح از مفهوم تاریخی اختلال اعصاب ناشی میشود که بهنوعی بیماری روانی در ارتباط با پریشانی مزمن اشاره دارد.
روانرنجور بودن یعنی چه؟
تعریف روانشناسان مختلف از روانرنجوری تا حدودی متفاوت است اما بهطورکلی، گرایش عمومی به احساسات منفی است. این اصطلاح از مفهوم تاریخی «اختلال عصبی» گرفته شده است که به نوع بیماری روانی مرتبط با پریشانی مزمن اشاره دارد.
میزان روانرنجوری فرد را میتوان با انجام تستهای شخصیت ارزیابی کرد، که در این آزمونها از افراد خواسته میشود که بگویند به چه میزان حالتهای زیر را احساس میکنند:
نگرانی در مورد مسائل مختلف
بهراحتی آزرده شدن
نوسانات خلقی مکرر
بهراحتی عصبانی شدن
اغلب غمگین بودن
البته در مورد سایر احساسات شخصی مشابه نیز از افراد سؤال میشود و هر چه شدت این احساسات بیشتر باشد به همان نسبت روانرنجوری در سطح بالاتری قرار دارد.
برخی از سیستمهای سازماندهیکننده ویژگیهای مدل 5 عاملی شخصیت، ازجمله روانرنجوری، این ویژگیها را به چند زیرشاخه تقسیم میکنند. یک آزمون، که جدیدترین نسخه آزمون 5 عاملی شخصیت است، رواننجوری را (که با عنوان «احساسات منفی» از آن یاد میشود) به 3 جنبه تقسیم میکند که هر یک بیانگر گرایش به احساسی خاص هستند:
اضطراب
افسردگی
نوسانات عاطفی
چگونه متوجه بشوم که آیا روانرنجور هستم یا خیر؟
اگر میزان روانرنجوری شما زیاد (یا کم) است، احتمالاً فکر میکنید که روانرنجور هستید. اما انجام آزمون 5 عامل شخصیتی معیاری دقیقتر برای مقایسه میزان روانرنجوری خود با دیگران به شمار میآید. البته اغلب مردم در حین این آزمون پاسخهای غیرواقعی میدهند، که چنین معضلی در آزمونهای سایر ویژگیهای شخصیتی نیز به چشم میخورد.
آیا روانرنجوری اساساً بد است؟
روانرنجوری شدید با خطر ابتلا به بیماریهای روانی و پیامدهای ناگوارتر، مثلاً در معیارهای سلامتی و همچنین رضایت از رابطهها همراه است. بااینحال، میتوان اینگونه استدلال کرد که دلیل وجود روانرنجوری این است که مزیتهایی (همچون حساسیت به تهدیدات) در سیر تکامل بشر به همراه داشته است.
چه عاملی باعثر وانرنجوری میشوند؟
پژوهشها بیانگر آن است که سطح روانرنجوری فرد، مانند سایر ویژگیهای شخصیتی، تا حدی توسط ژنتیک و همچنین تأثیرات محیطی (که عمدتاً بهحساب نیامده) شکل میگیرد.
چگونگی مقابله با روانرنجوری
احساس گرفتار شدن در الگوهای فکری معیوب و ابتلا به افسردگی یا اضطراب در افرادی که روانرنجوری شدید دارند آسان است.
آیا افراد میتوانند کاری انجام دهند تا شدت روانرنجوری خود را کاهش دهند؟ تحقیقات نشان میدهد ویژگیهای شخصیتی ثابت نیستند و در سیر زندگی قابل تغییرند، بهخصوص پس از رویدادهای بزرگی مانند ازدواج یا تولد فرزند. البته مشخص نیست آیا شدت روانرنجوری افراد در طول زمان بهصورت طبیعی کاهش مییابد یا خیر، بااینحال افراد میتوانند اقداماتی را برای مقابله بهتر با روانرنجوری انجام دهند.
آیا روانرنجوری قابل درمان است؟
روانرنجوری بهعنوان یک ویژگی شخصیتی بیانگر روشی نسبتاً پایدار در نحوه احساس کردن و زیستن است، اما تمایل به نگرانی و پریشانی کماکان قابلتشخیص و بهبود است. رواندرمانی و تمرینات ذهنآگاهی ازجمله ابزارهایی هستند که به افراد کمک میکنند تا بهتر بتوانند با پریشانی مقابله کنند و حتی روانرنجوریشان را کاهش دهند.
آیا روانرنجوری با افزایش سن کاهش مییابد؟
برخی شواهد حاکی از آن است که روانرنجوری با ورود افراد جوان به دوره بزرگسالی معمولاً کاهش مییابد، بهخصوص اگر رویدادهایی همچون اولین رابطه عاشقانه یا گذار از دبیرستان به کار یا دانشگاه در زندگی رخ دهند.
آیا تجربه احساسات منفی مزیتی دارد؟
نشخوار فکری و پشیمانی، باوجوداینکه دردناک هستند و بسیاری از مردم را عذاب میدهند اما به آنها کمک میکنند تا از اشتباهات خود درس بگیرند و تا حدودی رفتارهای آیندهشان را تغییر دهند. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد افسردگی خفیف تا متوسط نیز دارای مزایای سازگارکنندگی مشابهی است.
ملاقات با خوشتن