رفتارهای وسواسی اعمالی هستند که علیرغم آزاردهنده و ناراحتکننده بودن، فرد بهطور مستمر آنها را تکرار میکند. اما درمان میتواند در مدیریت و غلبه بر این الگوهای رفتاری دشوار به فرد کمک کند.
انواع رفتارهای وسواسی
میلیونها نفر از انسانها حداقل از یک نوع رفتار وسواسی رنج میبرند. رفتارهای وسواسی به اشکال مختلف ظاهر میشوند و همهی آنها میتوانند برای افراد مبتلا تضعیفکننده یا حتی خطرناک باشند.
فعالیتهای عادی که میتوانند به رفتارهای وسواسی تبدیل شوند عبارتاند از: خرید کردن، انباشت کردن، خوردن، قماربازی، روابط جنسی و ورزش کردن. اگرچه در برخی رفتارها راحتتر میتوان افراط کرد اما در حقیقت هرگونه رفتاری این پتانسیل را دارد که به رفتار وسواسی تبدیل شود. برخی افراد حتی در صحبت کردن نیز وسواسی به خرج میدهند.
وسواسهای فکری نیز وجود دارد. به این صورت که فرد وسواسی برای رهایی از اضطراب و یا احساسات منفی خود به رفتارهای خاصی دست میزند. بهعنوان نمونهای معروف میتوان به فردی اشاره کرد که همهچیز را مکرراً بررسی و بازبینی میکند، مثلاً آیا اجاقگاز خاموش است یا آیا در قفل است. رفتارهای تکراری متمرکز بر بدن (BFRB) به وسواسهای فکری مربوط میشوند، ازجمله جویدن ناخن، موکشیدن و کندن پوست. در برخی موارد فرد برای کاهش اضطراب خود رفتارهای BFRB بروز میدهد.
این رفتارها بهندرت باعث کاهش اضطراب در درازمدت میشود؛ و در بیشتر موارد تنها بهصورت موقت باعث تسکین فرد میشوند. در موارد حاد، رفتارهای وسواسی بهتدریج باعث خارج شدن کنترل کار، خانه و زندگی اجتماعی از دست فرد میشوند و فرد قادر به انجام فعالیتهای معمول و روزمره نیز نخواهد بود.
وسواس فکری-عملی (OCD): دو عامل مرکزی و اصلی در اختلال وسواس فکری-عملی وجود دارد. وسواس فکری یعنی افکار، تصاویر و برانگیختگی مکرر و دائمی که آزاردهنده هستند و باعث فشار روانی میشوند. فرد وسواسی معمولاً سعی میکند این موارد را نادیده بگیرد یا سرکوب کند. وسواس عملی شامل حرکات تکراری نظیر شستن مکرر دستها یا فعالیتهای ذهنی مثل دعا کردن و شمردن، که فرد در واکنش به افکار وسواسی خود از آنها استفاده میکند. هدف او از این واکنشها خنثی کردن تهدید و کاهش فشارهای عصبی است، هرچند معمولاً به این هدف نمیرسد.
رفتارهای BFRB: رفتارهای تکرری متمرکز بر بدن مجموعه اختلالاتی هستند که افراد مبتلابه آن آنقدر بدن خود را لمس میکنند یا آن را آراسته و تمیز میکنند تا اینکه بدنشان آسیب میبیند. این افراد ممکن است موهای خود را بیاختیار بکشند که به آن اختلال موکنی وسواسی میگویند، یا پوستشان را بکنند که اختلال پوستکنی یا اختلال وسواس کندن مو نام دارد و یا ناخنهایشان را بجوند که اختلال ناخنجوی نام دارد.
احتکار (انباشتگری): اختلال احتکار یعنی استرس ناشی از دور انداختن وسایل، که میتواند منجر به انباشته شدن بیشازحد اشیاء و وسایل بهدردنخور در محل زندگی فرد شود. اختلال احتکار منجر به آسیب رسیدن به زندگی فرد میشود چرا که انباشتن اشیاء باعث ایجاد محیطی غیرامن برای زندگی و حتی باعث به وجود آمدن اختلافات خانوادگی نیز میشود.
قمار: اختلال قماربازی یعنی قمارهای مستمر و مشکلآفرین که منجر به پریشانی زیاد فرد میشود. در این نوع اختلال، فرد تلاش میکند به معیارهایی خاص همچون داشتن پول بیشتر برای قمار بیشتر دست یابد تا بتواند به هیجان برسد؛ وقتی فرد سعی میکند قمار را کنار بگذارد کجخلق و ناآرام میشود؛ او مدام تلاش میکند دست از قمار کردن بردارد، برای پنهان کردن میزان قمار خود مدام دروغ میگوید و روابط مهم و فرصتهای شغلی خود را به خطر میاندازد یا آنها را از دست میدهد.
خرید کردن: خرید وسواسی یعنی میل شدید به خرید و ضعف در کنترل وسوسهی خرید و عواقب ناگوار مثل مشکلات مالی و بروز اختلاف در روابط. افرادی که بهطور وسواسی خرید میکنند، وسایلی را میخرند که بدون آنها نیز مشکلی پیش نمیآید؛ این افراد که برای رهایی از احساسات و عواطف منفی خرید میکنند معمولاً عادتهای خود در خرید کردن را پنهان میکنند و هنگام خرید کردن هیجان زیادی را تجربه میکنند. خرید وسواسی در DSM-5 بهعنوان اعتیاد طبقهبندی نمیشود.
اینترنت: استفادهی وسواسی گونه از اینترنت به افرادی اشاره دارد که آنچنان به تلفن و سایر دستگاههای خود وابسته هستند که کنترل رفتار خود را از دست میدهند و این وابستگی برایشان عواقب منفی زیادی دارد. مثلاً ممکن است که فرد فعالیتهای دیگر همچون کار کردن، روابط اجتماعی پیش رو یا حتی خوابیدن را کنار بگذارد. استفادهی وسواسی از اینترنت نیز در DSM-5 بهعنوان اعتیاد شناخته نمیشود.
بازیهای آنلاین: انجام وسواسگونه بازیهای ویدیویی آنلاین یکی از الگوهای رفتاری در بازی کردن است که کنترل آن دشوار است و علیرغم اثرات منفی جدی بر سایر جنبههای زندگی فرد از شدت آن کاسته نمیشود. افراط در بازیهای ویدیویی نیز در DSM-5 بهعنوان اعتیاد شناخته نشده است.
رابطه جنسی: رفتارهای جنسی جبری یعنی فرد قادر نیست بر تخیلات و وسوسههای جنسی خود مثل ارسال پیامهای بیپردهی جنسی یا تمایل به لمس بدن دیگران بدون اجازهی آنها کنترل و غلبه داشته باشد. از این الگوی رفتاری اغلب تحت عنوان اعتیاد جنسی یا بیشفعالی جنسی یاد میشود. بااینوجود، بحث داغی دربارهی اعتیاد جنسی در میان روانپزشکان بالینی وجود دارد و این رفتار در DMS-5 بهعنوان اختلال در نظر گرفته نمیشود.
خوردن: پرخوری جبری که اختلال پرخوری افراطی نیز نامیده میشود یعنی خوردن مقدار زیادی غذا در مدتزمانی کوتاه، طوریکه فرد احساس میکند کنترلی بر میزان غذایی که میخورد ندارد. فرد ممکن است تا حدی بخورد که احساس پری همراه با ناراحتی کند، یا به علت خجالتزدگی در تنهایی غذا بخورد و یا احساس تهوع یا اضطراب در او ایجاد شود. چنانچه این پرخوریها حداقل هفتهای یکبار به مدت سه ماه تکرار شوند، آنگاه اختلال تشخیص داده میشوند.
ورزش کردن: تشخیص ورزش جبری کار دشواری است زیرا ورزش کردن عموماً فعالیتی سالم است و باعث ایجاد نشاط و افزایش انرژی در فرد میشود، و افراد همیشه به ورزش کردن تشویق میشوند. ورزش کردن نیز مانند سایر فعالیتها زمانی جبری محسوب میشود که منجر به ایجاد اضطراب در فرد و مختل شدن زندگی او شود یا سلامت روانی و جسمی او را تهدید کند. علائمی همچون اولویت دادن ورزش به وظایف شغلی، اجتماعی و خانوادگی، ورزش کردن در هنگام بیماری یا آسیبدیدگی و بیعلاقگی به کارهایی بهجز ورزش کردن نشانههای ورزش جبری هستند. ورزش جبری در DSM-5 بهعنوان اعتیاد شناخته نمیشود.
چگونه رفتارهای وسواسی جبری را مدیریت و درمان کنیم؟
هنگامیکه افراد درگیر وسواس میشوند، در الگویی تکراری از رفتارها یا افکار بیهوده گرفتار میشوند که رها شدن از آن میتواند دشوار باشد. احتمال دخالت عامل ژنتیکی در رفتارهای وسواسی جبری وجود دارد ـ بهعنوان مثال اینگونه رفتارها اغلب در دوقلوهای همسان دیده میشود ـ اما رفتارهای جبری اغلب پس از بروز حوادث تلخ و پرتنش، آسیبهای روحی یا تعرض رخ میدهند.
درمان نقشی کلیدی در کنترل رفتارهای وسواسی جبری دارد. رویکردهای درمانی همچون درمانهای رفتاری-شناختی، رویارویی و جلوگیری از پاسخ و دیگر رویکردهای مشاورهای از روشهای مؤثر در درمان این رفتارها به شمار میروند. از داروهای ضداسترس و ضداضطراب نیز بهخصوص در موارد حادتر میتوان بهعنوان درمان مکمل استفاده کرد.
اختلال وسواس فکری عملی (OCD) چطور درمان میشود؟
رویارویی و جلوگیری از پاسخ یکی از اولین روشهای درمانی برای اختلال وسواس فکری عملی (OCD) است. در این روش، درمانگر بهتدریج و محتاطانه بیمار را با شیء یا افکاری که از آن میترسد روبرو میکند و از رفتار وسواسی که بیمار غالباً در این مواجهه انجام میدهد جلوگیری میکند. مثلاً اگر بیماری از کثیفی میترسد و دستهایش را آنقدر میشوید تا زخم شوند، درمانگر روی او کار میکند و از او میخواهد دستگیرهی در را لمس کند و بعدازآن دستش را نشوید. بهاینترتیب بیمار به ترسش عادت میکند و میفهمد بدون انجام کارهای وسواسی نیز در امان است.
رفتارهای تکراری مبتنی بر بدن (BFRB) چگونه درمان میشوند؟
علائم این اختلال در طول زندگی فرد مزمن و پر نوسان هستند. اما درمان BFRB از طریق رواندرمانی یا دارودرمانی میتواند منجر به بهبودی بیمار شود. آموزش وارونهسازی عادت (HRT) یکی از درمانهای رایج BFRB است، که در آن فرد از درگیرشدن در رفتارهای BFRB و محرکهایی که باعث بروز این رفتارها میشوند آگاه میشود. فرد با این آگاهی میتواند رفتاری را تمرین کند که در تقابل با رفتار BFRB است، مثلاً در مواقعی که انگیزهی موکشی یا پوستکنی در آنها ایجاد میشود باید مشت خود را گره یا انگشتان دو دست را درهم قفل کنند و یا دستهای خود را روی رانهایشان فشار دهند. دریافت حمایت از جانب فردی که برای بیمار ارزشمند است در این روش نقش مهمی دارد. این حمایت بهصورت تشویق و تحریک فرد به استفاده از حرکات متقابل انجام میشود.
اختلال احتکار چطور درمان میشود؟
رفتاردرمانی شناختی در برخی موارد همراه با مکملهای دارویی ضداسترس معمولاً برای درمان اختلال احتکار به کار میرود. رفتاردرمانی شناختی به افراد کمک میکند تا افکاری که تمایل آنها برای احتکار اشیاء را برمیانگیزد پیدا کنند و به چالش بکشند. افکاری که باعث میشوند دور ریختن اشیاء برایشان دشوار باشد و روابطشان دچار مشکل شود.
اختلال قماربازی چگونه درمان میشود؟
افرادی که بهصورت وسواسی و جبری قمار میکنند به کمک درمان فردی یا گروههای حمایتی و گاهی با مصرف داروهای ضداسترس، داروهای پایداری خُلق یا داروهای دیگر درمان میشوند.
گروههای حمایتی همچون قماربازان گمنام میتوانند با استفاده از برنامهای ۱۲ مرحلهای به افرادی که برای ساختار و جامعه ارزش قائل هستند کمک کنند.
ملاقات با خویشتن