اگرچه میزان خودکشی در سطح جهان کاهش یافته است در ایالات متحده از زمان آغاز هزاره جدید این میزان رو به رشد است و درحال حاضر به 14.2 فوت در هر 100000 نفر میرسد. از سال 1999 میزان خودکشی تا 35% افزایش یافته و از 2006 میزان رشد مرگومیر ناشی از خودکشی شتاب گرفته است. مرکز ملی آمار بهداشت ایالات متحده در گزارشی اعلام کرد که احتمال خودکشی در زنان بین 45 تا 64 سالگی بیشتر است و در مردان از 75 سال به بالا به اوج خود میرسد. این میزان بهطور معنادار برای هر دو جنس زن و مرد در مناطق روستایی بیشتر از مناطق شهری است.
اکثر خودکشیها به بعضی از اَشکال بیماریهای روانشناختی ازجمله افسردگی مرتبط هستند و هر چه افسردگی شدیدتر باشد ریسک خودکشی نیز بیشتر میشود. با وجود این، اکثر قریببهاتفاق بیماران مبتلا به افسردگی شدید به دست خود کشته نمیشوند. مطالعات نشان میدهند که حدود 5% افراد افسرده ممکن است به خودکشی فکر کنند- اندیشه خودکشی. تنها درصد کوچکی از آنها برای پایان دادن به زندگی خود باجدیت نقشه میکشند.
در این مقاله
چگونه افسردگی موجب بروز افکار خودکشی میشود؟
چهقدر اقدام به خودکشی در افسردگی شایع است؟
چهموقع درد عاطفی غیرقابل تحمل میشود؟
چه عواملی ریسک اقدام به خودکشی را در میان افراد افسرده افزایش میدهند؟
چگونه میتوانم بگویم که ریسک خودکشی وجود دارد؟
آیا پیمانهای ضدخودکشی مؤثر هستند؟
چگونه افسردگی موجب بروز افکار خودکشی میشود؟
گاهیاوقات، اغلب در شرایط دشوار زندگی، مردم افکار زودگذر مربوط به خودکشی را در سر میپرورانند. البته با افکار مربوط به همهچیزی که آنها یا عزیزانشان از دست میدهند مقابله میکنند. افسردگی، از نظر ماهیتی، چنین انعطافپذیری شناختی را مختل میکند و الگوهای تفکر و احساس را تغییر میدهد، بهطوری که افراد مبتلا نمیتوانند راه خروج از شرایط روحی فعلی خود را پیدا کنند یا در ذهن خود حس آینده بهتر احتمالی را تجسم کنند.
افراد مبتلا به افسردگی نهتنها در مورد شرایط فعلی خود، بلکه همه شکستهایی که داشتند، همه فراقها و ناکامیها در روابط، همه تجارب تلخ دوران کودکی غصه میخورند و با افکار منفی درمورد آینده آن را بدتر هم میکنند. افزون بر این، افسردگی ادراک درد را بزرگتر جلوه میدهد. افراد مبتلا به افسردگی به احتمال زیاد خودکشی را تنها راه فرار از رنج و درد روحی میدانند.
چهقدر اقدام به خودکشی در افسردگی شایع است؟
وزارت بهداشت و خدمات انسانی ایالات متحده اعلام میکند که دو درصد افراد مبتلا به افسردگی که تاکنون در درمانگاههای سرپایی مداوا شده بودند، خودکشی کردهاند. در میان افرادی که برای درمان افسردگی در بیمارستان بستری شدهاند، میزان مرگمیر ناشی از خودکشی دو برابر میشود(4 درصد).
شش درصد مبتلایان به افسردگی که به دلیل اندیشه خودکشی یا اقدام به خودکشی در بیمارستان بستری شدهاند، در نهایت به زندگی خود پایان میدهند. حدود 60 درصد افرادی که خودکشی میکنند به اختلالات خلقی مبتلا هستند که امکان درمان برای آنها وجود دارد؛ جوانانی که دست به خودکشی میزند اغلب از اعتیاد به مواد مخدر رنج میبرند. بعلاوه، رویدادهای زندگی مربوط به از دستدادن شغل، رابطه و سلامتی نقش مهمی را ایفا میکنند.
چهموقع درد عاطفی غیرقابل تحمل میشود؟
به باور بعضی از ناظران، خودکشی برای پایاندادن زندگی نسبت به فرار از درد روحی ناشی از افکار منفی پایانناپذیر، تسکین شکستها و ناکامیهای زندگی، تحمل خودسرزنشی دائمی و تجسم غم و غصه پیشرو که نشانههای افسردگی هستند آسانتر است.
عدم پذیرش هر نوع – قطع رابطه، سکوت و حرفنزدن دوست، طرد اجتماعی – یکی از بدترین تجاربی است که انسان میتواند تحمل کند و به عذاب روحی منجر میشود که بهطور فزاینده با اقدامات خودکشی در میان جوانان مربوط میشود. مطالعات نشان میدهند که همان بخشهایی از مغز که با درد جسمی فعال میشوند هنگام تجربه عدمپذیرش نیز فعال میشوند. اما برخلاف درد جسمی، درد روحی میتواند دائماً بهصورت چرخه در مغز تکرار شود؛ هر زمان که چنین تجربیاتی بهخاطر میآیند، درد با همان شدت احساسی حاد تجربه میشود.
چه عواملی ریسک اقدام به خودکشی را در میان افراد افسرده افزایش میدهند؟
خودکشی نیز مانند افسردگی میتواند در خانواده ارثی باشد. اشخاص افسرده که یکی از اعضای خانواده خود را بهدلیل خودکشی از دستدادهاند، خود نیز در معرض ریسک بالای انتحار هستند. افرادی که در کنار افسردگی از اختلال اضطراب پس از سانحه رنج میبرند، ریسک فزاینده اندیشه خودکشی و اقدام به خودکشی آنها را تهدید میکند. سابقه ضربه روحی همچنین ریسک خودکشی را در میان افرادی که از افسردگی رنج میبرند افزایش دهد. مصرف موادمخدر بهخودیخود ریسک فاکتور جدی برای خودکشی بهشمار میرود و زمانی که با افسردگی همراه شود عاملی مکمل برای ریسک انتحار میشود.
تنهایی یکی از فاکتورهای بسیارمهم دخیل برای افسردگی است و افرادی که در اجتماع منزویشدهاند نسبت به سایرین در معرض ریسک بالاتر خودکشی هستند. از آنجا که مغز بین درد جسمی و درد روحی تمایزی قائل نمیشود، افرادی که در کنار درد مزمن از افسردگی- یا هر بیماری مزمن- رنج میبرند بیشتر در معرض ریسک بالای خودکشی قرار دارند. بسیاری از افرادی که خودکشی را با موفقیت انجام میدهند مرد هستند، اما زنان به احتمال زیاد چهار برابر بیشتر از مردان به خودکشی دست میزنند. .
چگونه میتوانم بگویم که ریسک خودکشی وجود دارد؟
گفتگو درباره میل به خودکشی مشخصترین علامت هشدار برای خودکشی است. بهترین روش تعیین اینکه آیا ریسک خودکشی وجود دارد یا نه، پرسیدن است. باور عموم براین است که اگر از فردی بهطور مستقیم پرسیده شود که آیا درباره خودکشی فکر میکند، این ایده به وی تلقین میشود؛ اما این باور حقیقت ندارد. فرد به احتمال زیاد به احساس آرامش میرسد؛ آنها دوست دارند که احساس بهتری داشته باشند، اما نمیدانند چگونه.
افراد غرق در ناامیدی در شیوه گفتگوی خودسرنخهایی از خطر خودکشی را نشان میدهند و درباره اینکه هیچ هدفی ندارند، گیرافتادهاند، باری رو دوش دیگران هستند یا دردی غیرقابلتحمل را احساس میکنند به گفتگو میپردازند. علاوهبراین، رفتارهایی وجود دارند که نشانه ریسک خودکشی هستند، ازجمله منزویکردن خود، جستجوی آنلاین برای یافتن شیوههای خودکشی، تماس با مردم یا دیدار با آنها برای خداحافظی، بخشیدن اموال. گاهی بهبود ناگهانی خلقوخو میتواند علامت خودکشی باشد.
آیا پیمانهای ضدخودکشی مؤثر هستند؟
پیمانهای ضدخودکشی از مدتها قبل بین درمانگرها و بیماران بهعنوان شیوهای برای پیشگیری از خودکشی وجود دارند. این پیمان ممکن است بهصورت کتبی یا شفاهی باشد، اما، در هر دو صورت، بیمار در معرض خطر موافقت میکندکه به خود هیچ آسیبی نرساند و در صورت داشتن اندیشه خودکشی با درمانگر خود یا با شماره اضطراری 911 تماس بگیرد. پیمانهای ضدخودکشی قراردادهای الزامآور قانونی نیستند.
با وجود این، پیمانها در میان متخصصهای فوریتهای پزشکی و سایر گروههای امدادی، حوزه فعالیت مربوط به میزان بالای خودکشی، شایع هستند و روزبهروز در میان اعضای خانواده و دوستان فرد مشکوک به خودکشی رواج پیدا میکند.
پیمانهای خودکشی مؤثر -کتبی، امضاء شده و دارای تاریخ، با نسخهای برای طرفین قرارداد و نگهداریشده در محل قابلدسترس- موثق هستند و به فرد کمک میکند که وارد عمل شود. آنها نهتنها مشخص میکنند که فرد بواسطه خودکشی نمیمیرد، بلکه دارای فهرست شمارههای تلفن برای تماس فرد هنگام قرارگرفتن در معرض خطر آنی هستند، مانند 911، خطوط تلفن مشاوره و درمانگر، اعضای خانواده یا دوست.