تربیت فرزندان میتواند بیاندازه مسرتبخش باشد، اما والدین باید آمادۀ احساس خستگی یا فرسودگی، به ویژه بعد از تولد کودک، و استرس و اضطراب همراه با رشد کودکان و مقاومت آنان در برابر راهنماییهای والدین یا خطرات بزرگتر باشند. برخی از زوجها هم با مرگ غیرقابلتصور فرزند، و تلاش برای بهبودی مواجه خواهند شد.
در این مقاله:
مقابله با فرسودگی
کنار آمدن با نورسیده
رویارویی با افسردگی پس از زایمان
مقابله با فرسودگی
دلیل فرسودگی فقط سختکوشی بیش از اندازه در سر کار نیست. فرزندپروری و سایر گونههای مراقبت اغلب منجر به خستگی، استرس و سراسیمگی میشود که، در صورت افسارگسیختگی، می تواند علائم عاطفی، ذهنی و جسمی فرسودگی، ازجمله احساس بدبینی، خمودی و اغلب افسردگی را به همراه داشته باشد. والدین، مانند دیگرانی که فرسودگی شغلی را تجربه میکنند، ممکن است از ترس این انگ که به قدر کافی خوب یا به قدر کافی قوی دیده نشوند، علائم خود را پنهان کنند، اما بدون توجه و درمان، فرسودگی مادر یا پدر میتواند اثرات زیانباری روی کل خانواده بگذارد.
فرسودگی والدین چقدر شایع است؟
در برخی پیمایشها، تا 60 درصد والدین گزارش کردهاند که در برخی مواقع احساس فرسودگی را تجربه کردهاند. اما بسیاری از والدین در برابر اعتراف به فرسودگی خود مقاومت میکنند و لذا کمکی نمیگیرند. مردم اغلب تصور میکنند که وقتی پای مراقبت از فرزندانشان به میان میآید، از آنها انتظار میرود ابرانسان باشند و فرسودگی ممکن است به والدین احساس بیکفایتی بدهد.
برخی از علائم احتمالی فرسودگی والدین چیست؟
تحقیقات نشان میدهد که یکی از نگرانکنندهترین علائم فرسودگی والدین، ایدهپردازی احساس فرار است (تصور اینکه چطور میشد اگر به کلی از مسئولیتهای خانوادگی کنار میکشیدند). چنین احساساتی، در صورت عدم رسیدگی، میتواند به صورت فرزندپروری مسامحهکارانه یا اجحافآمیز یا حتی ترک خانواده تشدید شود. احساس اینکه در وضعیت خلبانی خودکار قرار گرفتهاند، یا احساس جداافتادگی از فرزندان، میتواند باعث شود که کودکان احساس کنند مورد بیمهری واقع میشوند.
والدین چگونه میتوانند از فرسودگی اجتناب کنند؟
اغلب اوقات والدینی که بیش از همه به وظایف خود متعهدند، بیشتر در معرض خطر فرسودگی هستند. فشارهایی که برخی از مادران و پدران، به دنبال کمالگرایی، بر خود وارد میکنند، میتواند آنان را در معرض این خطر قرار دهد که هیچوقت احساس نکنند به اندازه کافی خوب نباشند. کاهش کمالگرایی، تعیین برنامههایی با روال معمول متداومتر در هر روز مراقبت از فرزندان، تعهد به مراقبت از خود، حتی برای دورههای کوتاهمدت، و یافتن پشتیبان میتواند به والدین کمک کند تا از فرسودگی اجتناب کنند.
والدین چگونه میتوانند از عهدۀ فرسودگی برآیند؟
تحقیقات نشان میدهد که وقتی والدین فرسودگی را تجربه میکنند، میتوانند از کارهای روزمره بزنند و از خانواده، دوستان یا دریافت کمک با پرداخت پول یاری بگیرند؛ به توقعاتی که از والدین در مراحل مهم رشد کودک یا تغذیه یا اهداف زمانی که پشت صفحۀ نمایش سپری میکنند توجه کمتری داشته باشند؛ و زمانی را به شناسایی مسائلی اختصاص دهند که مسبب بیشترین استرس برای آنهاست و به جای کلیت هویت خودشان به عنوان والدین، روی این مسائل تمرکز کنند.
کنار آمدن با نورسیده
تولد فرزند چه تاثیری روی روابط زوج دارد؟
ورود نوزاد یتواند تأثیر قابلتوجهی روی زندگی جنسی زوجها داشته باشد، به دلیل مدت زمانی که والدین مجبور هستند وقف مراقبت از کودک کنند، و به این دلیل که هرچند میل تازهمادران به رابطۀ جنسی ممکن است طی ماههای پس از زایمان کاهش یابد، ممکن است مردان تأثیر کمتری پذیرفته باشند و همین منجر به تفاوتهای شدید در زمینۀ میل جنسی شود و اختلاف به بار بیاورد. چندین مطالعه در مقیاس بزرگ کاهش کلی رضایت از رابطه را پس از تولد کودک نشان دادهاند، به طوری که زنان معمولاً بیشتر از مردان کاهش رضایت را گزارش میکنند. مشاوره فشرده زوج برای والدین جدید تا حدی در زمینۀ کمک به زوجها برای اینکه پیوند خود را حفظ کنند نویدبخش بوده است، اما شیوههایی در مقیاس کوچکتر، مانند لحظات مختصر ابراز محبت فیزیکی نظیر بغل و آغوش، حرکات غیرمنتظره مهرآمیز، ابراز قدردانی و همزمان به تخت رفتن همگی میتواند به همسران کمک کند تا ارتباط خود را حفظ کنند.
تازه مادران چگونه میتوانند از سلامت روانی خود محافظت کنند؟
متخصصان مدیریت سلامت روانی مادران جدید تأکید میکنند که این مادران باید مراقبت از خود از جمله تغذیه، ورزش، خواب، حمایت اجتماعی و زمانی را که به خود اختصاص میدهند در اولویت قرار دهند. به این منظور، حفظ آب بدن، پیادهروی منظم، کاهش مصرف کافئین، یافتن زمانی برای خلوت با خود و درخواست کمک از خانواده و دوستان در کارهای خاص همگی میتوانند به خلق و سلامت روانی آنها کمک کنند.
پدران جدید چگونه میتوانند از سلامت روانی خود محافظت کنند؟
سالیان سال، تحقیقات روی پدران جدید تا حد زیادی در گفتگوهای بالینی دربارۀ سلامت روانی پس از زایمان نادیده انگاشته میشد. اکنون میدانیم که پدر شدن تغییرات قابلتوجهی در مردان به وجود میآورد، از جمله تغییرات هورمونی عمده، افزایش استرس رابطه و فشارهای روانی که هویت آنها را به چالش میکشد. و با اینکه برخی از تحقیقات نشان میدهد که پدران جدید تقریباً به میزان تازه مادران، حملات افسردگی را تجربه میکنند، احتمال درمان آنها بسیار کمتر است. نظر به مزایای ثابت شدۀ یک پدر متعهد در زندگی کودک خردسال، پدران و مادران جدید باید مراقب یکدیگر باشند و از شریک زندگی خود بخواهند که در صورت لزوم کمک بگیرند.
اضطراب پس از زایمان چیست؟
والدین جدید که علائم ناراحتکننده و فراگیر اضطراب را تجربه میکنند، اما علائم افسردگی ندارند، ممکن است اضطراب پس از زایمان داشته باشند، بیماری شایع و قابل درمان، اما بیماریای که در سطحی گسترده بدون تشخیص میماند. اضطراب پس از زایمان ممکن است به صورت حملات پانیک یا اضطراب عمومی یا با برخی علائم وسواس فکری-عملی یا اختلال اضطراب پس از حادثه بروز یابد. افرادی که سابقۀ شخصی یا خانوادگی اضطراب دارند، ممکن است بهویژه مستعد اضطراب پس از زایمان باشند، اما هر والدین جدیدی که علائم مخرب را تجربه میکنند باید از درمانگری کمک بگیرند.
کمخوابی چه تأثیری روی والدین دارد؟
همۀ والدین جدید میدانند که نوزاد چقدر میتواند خوابشان را مختل کند و این احساس را به آنها بدهد که ذهنشان کندتر شده و تحریکپذیتر شدهاند، اما باز هم ممکن است اثرات گستردهتر فقدان خواب را دست کم بگیرند. مطالعاتی که روی روی والدین جدید کمخواب انجام شده نشان داده است که ممکن است این والدین توانایی کمتری در ابراز شادی، از جمله تغییراتی در حالت چهره و لحن صدا داشته باشند، و ممکن است از نظر دیگران غمگینتر به نظر برسند، که همۀ اینها می تواند روی ایجاد ارتباط عاطفی با نوزادانشان تأثیر بگذارد.
رویارویی با افسردگی پس از زایمان
تا حدود 60 درصد از تازهمادران احساس افسردگی پس از زایمان را تجربه میکنند. این احساسات اضطراب، تحریکپذیری و سردرگمی، که در لحظاتی بروز میکنند که قرار است از شادترین لحظات زندگی باشد، میتواند باعث سرگردانی و بیهدفی شود و به حملات گریه، مشکلات خواب و اشتها، و در موارد حاد، افکار خشونتآمیز یا خودکشی منجر شود. . وقتی چنین احساساتی فقط دو یا سه روز پس از تولد کودک طول میکشد («خلقتنگی پس از زایمان») معمولاً از نظر بالینی جدی تلقی نمیشوند، اما اگر این احساسات دو هفته یا بیشتر طول بکشد، باید با مراقبت حرفهای درمان شوند.
افراد باید چه چیزی را دربارۀ افسردگی پس از زایمان درک کنند؟
کسانی که افسردگی پس از زایمان را تجربه نکردهاند درک زیادی از آن ندارند. برای مثال، در نیمی از زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان، علائم در دوران بارداری شروع میشود و در بسیاری دیگر، علائم تا هفتهها پس از زایمان بروز نمیکند. به نظر برخی از متخصصان، پزشکان باید افسردگی پس از زایمان را در هر موردی از شش ماه قبل از تولد تا یک سال بعد از آن مد نظر داشته باشند.
عوامل خطر افسردگی پس از زایمان چیست؟
هر والدین جدیدی ممکن است علائم را تجربه کنند، اما تحقیقات چندین عامل خطر بالقوه را برای افسردگی پس از زایمان شناسایی کرده است، از جمله استرس زناشویی، حمایت اجتماعی ضعیف، مرگ اخیر یکی از عزیزان، عدم تعادل هورمونی، استعمال دخانیات و سابقۀ اضطراب یا افسردگی. آگاهی از عوامل خطر و تمایل به یاری گرفتن به هنگام بروز علائم، میتواند منجر به درمان موثر و کاهش دامنل تأثیر بالقوه روی رشد کودک و روابط خانوادگی شود.
تازه مادران از کجا میتوانند بفهمند که به کمک احتیاج دارند؟
اکثر تازه مادران گریه میکنند، که با توجه به خستگی و طاقتفرسا بودن پدرومادری قابل درک است. اما آنهایی که افسردگی پس از زایمان را تجربه میکنند ممکن است تمام روز گریه کنند و احساس کنند قادر به کار نیستند. و با این که بسیاری از والدین جدید خسته میشوند، آنهایی که افسردگی پس از زایمان دارند ممکن است همیشه تمایل به خواب داشته باشند یا در برخی موارد اصلاً نتوانند بخوابند. والدین جدیدی که این علائم را تجربه میکنند، یا علائم دیگری مانند عصبانیت شدید، افکار خودزنی، یا ترس یا بیزاری از کودک خود را تجربه میکنند، باید در جستوجوی کمک برآیند.
آیا درمانی افسردگی پس از زایمان وجود دارد؟
درمان افسردگی پس از زایمان به طور کلی شامل گفتاردرمانی، داروهای ضدافسردگی، هورموندرمانی و حضور در گروه حمایتی، اغلب به صورت ترکیبی است. اما با اینکه تأثیرگذاری داروهای ضدافسردگی معمولاً چندین هفته طول میکشد، داروی جدیدی که اخیراً سازمان غذا و داروی آمریکا استفاده از آن را تأیید کرده است، معروف به برکسانالون، می تواند علائم را فقط در دو یا سه روز با فوایدی که میتواند یک ماه طول بکشد کاهش دهد. این دارو باید در بیمارستان تزریق شود، و در حال حاضر دسترسی به آن محدود است، اما گام نویدبخشی رو به جلو است.
آیا مردان ممن است افسردگی پس از زایمان را تجربه کنند؟
بله. تحقیقات حاکی از آن است که از هر 4 مرد، 1 نفر علائم افسردگی پس از زایمان را در طول یک سال پس از تولد کودک تجربه میکند. مطالعات نشان میدهد که مردان احتمالاً با جدایی یا انزوای خود به این احساسات واکنش نشان میدهند و به دلیل انکار، انگ یا انتظارات اجتماعی، کمتر از مادران به دنبال کمک یا درمان هستند. پزشکان از زوجهایی که درصدد درمان افسردگی پس از زایمان با هم هستند، صرف نظر از اینکه کدام یک از والدین علائم شدیدتری را تجربه میکنند، حمایت میکنند.
پدران جدید چگونه میتوانند از سلامت روانی خود محافظت کنند؟
تحقیقات نشان داده است که پدران جدید در برابر افسردگی آسیبپذیر هستند، و اینکه پدران افسرده کمتر عهدهدار فرزندان خود میشوند. اما مطالعات اخیر نشان دادهاند که ممکن است عملاً عدم عهدهداری نوزادشان باشد که در برخی از پدران جدید باعث افسردگی میشود. پدرانی که وقت بیشتری را با نوزادان خود میگذرانند، بعد از یک سال، احتمال کمتری دارد که در معرض افسردگی قرار گیرند که همین مزیتی آشکار برای خانوادهها و مدرکی قوی در دفاع از سیاستهای مرخصی پدران است.
ملاقات با خویشتن