درمان اضطراب ۲

گاهی اضطراب، بخشی از انسان‌بودن است. ازآن‌جایی که هدف اصلی اضطراب پیش‌بینی رخدادهای نامطلوب است، می‌تواند به شما کمک کند تا قبل از یک رخداد به‌خصوص، خود را آماده کنید و احتمال این‌که امور به نحو مطلوب شما پیش بروند را افزایش دهید. هدف ما از بین‌بردن کامل اضطراب نیست؛ بلکه، یافتن راه‌هایی عملی برای مدیریت اضطراب و ممانعت از دخالت‌ آن در زندگی افراد است؛ مهارتی که همه باید داشته باشند. آن دسته از اضطراب‌هایی که ذهن و روان فرد را تسخیر کرده و در انجام فعالیت‌های عادی او خلل ایجاد می‌کنند، نیازمند توجه جدی‌اند.

سرفصل‌های این مقاله:

  • چه موقع اضطراب به درمان نیاز دارد؟
  • آیا اضطراب به‌صورت خود‌به‌خود از بین می‌رود؟
  • گزینه‌های درمان اضطراب چیست؟
  • اگر اضطراب درمان نشود چه رخ می‌دهد؟
  • اولین روش برای درمان اضطراب چیست؟
  • روان‌درمانی[2] چه کاری انجام می‌دهد؟
  • دارودرمانی چه کاری انجام می‌دهد؟
  • از چه داروهایی برای درمان اضطراب استفاده می‌شود؟
  • عملکرد داروهای ضداضطراب چگونه است؟
  • از کجا بدانم بهترین نوع درمان برای من کدام است؟
  • آیا اسکن مغز در تعین نوع درمان مفید است؟
  • چقدر طول می‌کشد تا درمان اثر کند؟
  • نشانه‌های موثربودن درمان چیست؟
  • تا چه مدت به درمان نیاز خواهد بود؟
  • آیا روشی طبیعی برای کاهش اضطراب وجود دارد؟
  • بهترین راه برای کمک به کسی که اضطراب دارد چیست؟
  • آیا فعالیت ورزشی در کاهش اضطراب موثر است؟
  • آیا اضطراب می‌تواند درمان شود؟

چه موقع اضطراب به درمان نیاز دارد؟

مانند هر اختلال دیگری، اضطراب زمانی به درمان نیاز پیدا می‌کند که به موجب دفعات یا شدت آن، یا هردو مورد، در کارآمدی فرد اختلال ایجاد کند. اضطراب، پاسخ‌های ناهنجار[3] نظیر پرهیز از موقعیت‌های ناخوشایند، محدودکردن فعالیت‌ها و نیز کاهش لذت زندگی را تقویت می‌کند.

نگرانی‌های یک فردِ دچار اضطراب ممکن است بخش قابل‌توجهی از وقت او در شب و روز را به خود اختصاص دهد و با مغشوش‌ساختن تمرکز، ایجاد اختلالات خواب و رنج و ناراحتی همراه است. و مانند بسیاری دیگر از اختلالات روانی، اضطراب فرد را منزوی می‌کند و باعث می‌شود از برقراری روابطی که خطر بروز اضطراب در آن‌ها وجود دارد، پرهیز کند.

اضطراب با مشغول‌کردن ذهن فرد به احتمال وقوع رخدادهای ناخوشایندِ خیالی در آینده، مانع از لذت‌بردن او از لحظۀ حال شده و حتی از آن بدتر، مانع از یافتن راه حلی برای منشاء حس نگرانی فرد می‌شود. در‌حالی‌که، آزادسازی ذهن جهت انجام فعالیت‌های ضروری می‌تواند به برطرف‌کردن نگرانی که یکی از اهداف اصلی درمان است، کمک کند.

و با این حال، رقم شگفت‌آوری از قربانیان اضطراب از درمان‌شدن اجتناب می‌کنند. اغلب آن‌ها بسیاری از علائم[4] جسمانی اضطراب را به‌عنوان گواهی بر  ابتلا به یک اختلال جسمانی قلمداد می‌کنند و تصور می‌کنند مشکل آن‌ها صرفاً یک نوع سوء عملکردِ[5] نهفته است. یا ممکن است تصور کنند می‌توانند به‌تنهایی از پس نگرانی‌شان بربیایند؛ امری که تقریباً غیرممکن است. در یک مطالعه گسترده، مشخص شد تنها کمتر از 20 درصد افرادی که دارای اختلالات اضطرابی[6] هستند، از متخصص کمک می‌گیرند.

آیا اضطراب به‌صورت خودبه‌خود از بین می‌رود؟

اضطراب یک وضعیت تدافعی روانی[7] عمیقاً ریشه‌دار است که برای بقای انسان و سایرگونه‌ها لازم است. بعضی از اقسام اضطراب، ضروری هستند. متاسفانه مسیرهای عصبی[8] اضطراب، مستعد فعالیت بیش از حد هستند و با بدترین احتمالات ممکن دربارۀ خطرات آینده که فرد در خیال خود تصور می‌کند، ذهن او را مشغول می‌سازند. اضطراب معمولاً به‌طور طبیعی دوره‌های اوج و فرود را طی می‌کند؛ اما در صورت فقدان مهارت‌های مدیریت و کنترل نگرانی- و خصوصاً مولفه‌های جسمانی نگران‌کنندۀ اضطراب- می‌تواند بر فرد چیره شود. با توجه به روند ذاتاً متغیر اضطراب، ممکن است در دوره‌هایی علائم آن با معیارهای تشخیص اختلال هم‌خوانی نداشته باشد؛ بلکه علائم باقی‌مانده[9] همچنان وجود داشته باشند؛ همان‌طور که احتمال بازگشت مجدد اضطراب وجود دارد. زمانی که اضطرابتان از بین نمی‌رود، کارهای زیادی وجود دارد که می‌توانید انجام دهید.

گزینه‌های درمان اضطراب چیست؟

تمام بیماران باید از ماهیت اختلال خود و این‌که چه چیزی آن را تحریک می‌کند آگاه باشند. علاوه بر این اطلاعات اولیه (آموزش روانشناختی[10])، سه رویکرد مبتنی بر شواهد درمورد اختلالات اضطرابی وجود دارد. اولینِ آن روان‌درمانی است؛ که متداول‌ترین نوع آن، رفتاردرمانی شناختی[11] است که برای اضطراب منتشر[12]، اضطراب اجتماعی[13] و حملۀ هراس[14]و بیماری‌های اضطرابی که برای آن اکثر بیماران کمک پزشکی می‌گیرند، مفید واقع شده است. فوبیا، شامل فوبیای مکان‌های شلوغ[15]، به یک نوع درمان رفتاری به نام مواجهه‌درمانی[16] جواب می‌دهد. هدف روان‌درمانی ریشه‌کن‌کردن اضطراب نیست – که نه ممکن است نه مطلوب- بلکه فراهم‌کردن ابزارهایی برای آرام‌کردن برانگیختگی جسمانی، اصلاح تحریف‌های شناختی[17] و کاهش پرهیز از عامل ایجاد ترس در فرد است. اگرچه روند درمان زمان‌بَر است و فشار اضطراب می‌تواند تا به اندازه‌ای حاد شود که بسیاری افراد به دنبال راه‌هایی برای رهایی آنی باشند.

دارودرمانی معمولاً به‌تنهایی یا در کنار روان‌درمانی تجویز می‌شود؛ اگرچه تمام داروهای مورد استفاده برای درمان اضطراب، موجب رهایی آنی نمی‌شوند. رایج‌ترین داروهای تجویزشده،که اس.اس.آر.آی[18]‌ها (مهارکننده‌های بازجذب سروتونین[19]) هستند، ممکن است چندین هفته طول بکشد تا تاثیر قابل توجهی داشته باشد. بنزودیازپین[20]‌ها نیز به‌کَرات تجویز می‌شوند و در عین این که به‌سرعت اثر می‌کنند، بسیار آرام‌بخش نیز هستند. به‌علاوه، خطر اعتیاد را نیز به همراه دارند. رویکردهایی که با عنوان تغییر سبک زندگی[21] از آن‌ها یاد می‌شود، نظیر داشتن برنامۀ ورزشی، رعایت تکنیک‌های تنفس و تمرین ذهن‌آگاهی نیز رویکردهای مهمی در مقابله با اضطراب هستند که به‌عنوان روش‌های مستقل یا کمکی برای درمان‌های دیگر تجویز می‌شوند.

 

اگر اضطراب درمان نشود چه رخ می‌دهد؟

بیماری‌های روان به‌طور کلی و اضطراب به‌طور خاص، اگر درمان نشوند می‌توانند پیشرفت کنند و به‌طرز قابل‌توجهی زندگی فرد را محدود سازند. اضطرابِ درمان‌نشده می‌تواند منجر به حملات هراس شود که نه تنها به‌خودی‌خود در فرد ایجاد وحشت می‌کنند بلکه به‌شدت مضطرب‌کننده‌اند و بر رفتارهای او در آینده اثر می‌گذارند. این امر باعث می‌شود فرد برای پرهیز از تجربۀ مجدد دوره‌های اضطراب شدید، فعالیت خود را محدود سازد و بخش زیادی از نیروی ذهنش را صرف برنامه‌ریزی برای فرار از خطرات احتمالی در آینده کند.

به‌علاوه، اضطراب درمان‌نشده خطر افسردگی همایند[22] را ایجاد می‌کند. مطالعات نشان می‌دهد64 درصد از افرادی که اختلال اضطراب منتشر داشتند، در طول عمر خود به افسردگی عمده[23] نیز دچار بوده‌اند.

از آن‌جایی که بسیاری از مسیرهای عصبی اضطراب و درد مشترک است و این دو مقوله اغلب با هم همراه هستند، اضطراب احساس درد را تشدید کرده و خطر از کار افتادگی ناشی از آن را افزایش می‌دهد. همچنین، اضطراب پاسخ فشار روانی[24] را فعال می‌کند و هورمون‌های استرس و فشار روانی مکرراً در کارکرد بدن و مغز ایجاد اختلال می‌کنند و منجر به مشکلات حافظه، ناشی از اثرات سمی بر هیپوکامپ[25] مغز می‌شوند. اضطراب باعث  اختلال خواب می‌شود و بی‌خوابی مزمن ایجاد می‌کند. اضطرابِ درمان‌نشده می‌تواند سیستم متابولیسم بدن را دچار تحلیل سازد و خطر دیابت و اختلال عملکرد سیستم ایمنی را افزایش دهد و فشار خون را به‌صورت مزمن بالا ببرد. اما عواقبی که اضطراب درمان‌نشده بر کیفیت زندگی و روابط دارد، می‌تواند از بقیه سنگین‌تر باشد. اضطراب افراد را وادار می‌سازد از موقعیت‌ها و تجاربی که حس جسمانی اضطراب را افزایش می‌دهد به دلیل احساس (کاذب) خطر پرهیز کنند. این امر زندگی فرد را محدود می‌‌کند- یکی از دلایلی که اغلب منجر به افسردگی می‌شود- و می‌تواند مانع از تجربیات مهم رشدی در کودکان شود. در بزرگسالان، اضطراب دلیلی رایج برای سوء مصرف مواد و رفتارهای خشونت‌آمیز است. مطالعات نشان می‌دهد یک چهارم کلیۀ افراد مبتلا به اضطراب از مشکل سلامت روان خود آگاه نیستند. الکل یا سایر مواد مشابه می‌توانند بر علائم ناخوشایند اضطراب سرپوش بگذارند. به مرور زمان، اضطراب هم بر سلامت روان و هم جسم اثر می‌گذارد و هم کارکرد بدن را تا اندازه‌ای مختل می‌سازد که با رنج‌بردن از یک بیماری جسمانی مزمن نظیر نارسایی احتقانی قلب[26] برابری می‌کند.

اولین روش برای درمان اضطراب چیست؟

رفتاردرمانی شناختی، به‌عنوان درمانی ضروری برای اضطراب شناخته می‌شود و مطالعات نشان داده که این روش، حداقل به اندازۀ دارودرمانی موثر است. متاسفانه، بسیاری از افراد ممکن است تا زمانی که با کمک دارو از علائم رها نشده‌اند، نتوانند بر روان‌درمانی تمرکز کنند. به همین خاطر روان‌درمانی معمولاً در کنار دارودرمانی انجام می‌شود. یک هدف عمدۀ روان‌درمانی این است که به افراد کمک می‌کند آن‌چه که اضطرابشان را تحریک می‌کند تشخیص دهند؛ که این گام اول در یادگیری مهارت مدیریت اضطراب برای تمام عمر است. از طرفی دیگر، داروها تنها تا زمانی که مصرف می‌شوند احساس رهایی از اضطراب را به فرد می‌دهند. درحالی‌که اس.اس.ار.آی‌ها، داروهایی که بیش از همه توصیه می‌شوند، خطر عوارض جانبی را به همراه دارند، بلافاصله اثر نمی‌کنند و در یک سوم بیماران هم به‌کلی بی‌اثر هستند و در یک سوم دیگر هم تاثیر کمی دارند.

یکی از تناقض‌های اضطراب این است که علائم جسمیِ به‌شدت ناخوشایندی ایجاد می‌کند، اما مبتلایان آن اصلاً به دنبال درمان نیستند. بسیاری از افرادی که به دنبال درمان هستند، از پزشکی به پزشک دیگر در جستجویی بیهوده برای تشخیص آن‌چه که یک اختلال جسمی می‌پندارند مراجعه می‌کنند.

روان‌درمانی چه کاری انجام می‌دهد؟

یک روش روان‌درمانی که بیش از سایر روش‌ها برای اضطراب آزموده شده، روش رفتاردرمانی شناختی است؛ که رویکردی کوتاه‌مدت و مهارت‌محور[27] است. این روش درمانی، جنبه‌های متعددی از اضطراب را در آنِ واحد هدف می‌گیرد. فرآیندهای شناختی‌ای که منجر به نگرانی بی‌پایان می‌شوند؛ علائم جسمانی آزاردهنده نظیر گوش‌به‌زنگی[28]، تپش قلب، بی‌قراری کلی، و عواقب رفتاری اضطراب، نظیر پرهیز از موقعیت‌های ترسناک که همگی منجر به مختل‌شدن زندگی و کاهش لذت‌‌بردن از آن می‌شود.

رفتاردرمانی شناختی مهارت‌هایی را جهت کاهش بیش‌برانگیختگی[29] در سطح بدن نظیر تنفس دیافراگمی[30] و آرام‌سازی پیش‌روندۀ عضلانی[31] آموزش می‌دهد. رفتاردرمانی شناختی در اصل، افکار تحریف‌شده نظیر انتظار اتفاقات فاجعه‌بار در آینده را مورد هدف قرار می‌دهد. درواقع افکار ناهنجار[32]، زمینه‌ساز احساسات و رفتارهای ناهنجار هستند. برای مثال، به بیماران آموزش داده می‌شود تا شواهد را بررسی کنند و افکار خودکار خود را به چالش بکشند؛ به جای این‌که آن‌ها را به‌عنوان حقیقت محض بپذیرند.

بیماران باید تفکر هیچ یا همه چیز[33] را بشناسند (مانند: اگر در کالج الف قبول نشوم، زندگی‌ام نابود می‌شود)؛ عجولانه نتیجه‌گیری‌کردن، فاجعه‌ساختن از اتفاقات کوچک و ناچیز، نادیده‌گرفتن یا کوچک‌شمردن وقایع مثبت و سایر افکار تحریف‌شده که ذهن را به سمت تفکر منفی متمایل می‌سازند.

دارودرمانی چه کاری انجام می‌دهد؟

اضطراب یک وضعیت برانگیختگی روانی و جسمانی است که گوش‌به‌زنگی، ناتوانی در تمرکز، و خشم کلی از بارزترین نمودهای بیرونی آن است. هیچ داروی خاصی برای برطرف‌کردن اضطراب وجود ندارد؛ چون وضعیت آن پیچیده است و سیستم‌های متنوعی در مغز و بدن انسان را شامل می‌شود. در واقع، ماهیت اضطراب و مدارهای مغز[34] که اضطراب از آن استفاده می‌کند، هنوز تا حد زیادی برای علم ناشناخته مانده است. با این وجود، انواع متعددی از داروها وجود دارند که برای درمان اضطراب به کار می‌روند. به طور کلی، دارودرمانی هدف آرام‌کردن سیستم عصبی را دنبال می‌کند. اغلب، دارودرمانی برای کمک به کاهش سطح اضطراب تا جایی استفاده می‌شود که بیمار بتواند توجه خود را متمرکز کند و از مزایای رفتاردرمانی شناختی بهره‌مند شود. این امر ممکن است نیازمند امتحان بیش از یک نوع دارو باشد تا بهترین دارو برای کاهش اضطراب هر بیمار پیدا شود.

 

از چه داروهایی برای درمان اضطراب استفاده می‌شود؟

انواع متعددی از داروهای ضد اضطراب موجود است که پزشکان برای کمک به بیماران در اختیار دارند. اولین داروهای ضداضطرابی که به بازار وارد شدند در اوایل دهۀ 1960 بنزودیازپین لیبریوم[35] (کلرودیازپوکساید[36]) و والیوم[37] (دیازپام[38]) بودند، که پس از آن داروهایی نظیر زاناکس[39] (آلپرازولام[40])، آتیوان[41] (لورازپام[42]) و کلونوپین[43] (کلونازپام[44]) تولید شدند. این داروها همگی مُسَکِن بوده و اثر آرام‌بخش کلی بر مغز و بدن دارند. آن‌ها به‌سرعت اثر می‌کنند و می‌توانند اضطراب حاد ناشی از حملات هراس را برطرف کنند؛ اما ایجاد وابستگی نیز می‌کنند و اگرچه امروزه هنوز به‌صورت گسترده مصرف می‌شوند، برای استفادۀ کوتاه‌مدت بهترین‌اند.

گروه دیگری از داروهای ضد اضطراب که در دهۀ 1960 تولید شدند، تحت عنوان مسدودکننده‌های بتا[45] شناخته می‌شوند؛ نظیر پروپرانولول[46]، که احتمالا ًبرای درمان ضربان نامنظم قلب معروف است. اگرچه این داروها رسماً برای درمان اختلالات اضطراب تایید نشده‌اند، تحقیقات ویژه‌ای از استفادۀ آن‌ها در صورت نیاز برای کمک به افرادی که از اضطراب اجرا[47] و صحنه هراسی[48] رنج می‌برند وجود دارد و بر اساس شواهد، این نوع داروها عملکرد موزیسین‌ها را قبل از اجرا بهبود می‌بخشند.

معروف‌ترین داروهای ضد اضطراب که امروزه از آن استفاده می‌شود اس.اس.آر.آی‌ها هستند (مهارکننده‌های بازجذب سروتونین)، اولین بار با پروزاک[49] (فلوکستین[50]) در سال 1988 به بازار آمد و هم خانوادۀ آن اس.ان.آر.آی[51]‌ها (مهارکننده‌های بازجذب سروتونین و نوراپی نفرین[52]) هستند. این داروها که عموماً به‌عنوان ضد افسردگی[53] شناخته می‌شوند، به برطرف‌کردن میزان قابل توجهی از اضطراب و اختلالات مرتبط با آن نظیر اضطراب منتشر، اختلال هراس، فوبیاها، اختلال وسواس فکری- عملی[54] و اختلال اضطراب پس از سانحه[55] کمک می‌کنند. علت اثربخشی این داروها بر اضطراب مشخص نیست اما اضطراب و افسردگی مسیرهای عصبی مشترک بسیاری در مغز دارند. این داروها معمولاً در کنار روان‌درمانی مصرف می‌شوند. معمولاً اس.ان.آر.آی‌ها درصورت عدم پاسخ‌دهی بیمار به اس.اس.آر.آی‌‌ها استفاده می‌شوند. این موضوع به‌شدت بحث‌برانگیز است اما بیش‌تر پاسخ به اس.اس.آر.آی ها ناشی از اثرپلاسیبو[56] دانسته می‌شود.

 

عملکرد داروهای ضد اضطراب چگونه است؟

هیچ مسیر یا مکانیسم واحدی وجود ندارد که از طریق آن داروهای ضد اضطراب اثر کنند؛ هر گروه از داروهایی که از نظر شیمایی به هم مرتبطند، رویکردهای متفاوتی را در برابر ویژگی‌های مختلف اضطراب در پیش می‌گیرند.

برای مثال بنزودیازپین‌ها، داروهای آرام‌بخشی هستند که بر کل بدن اثر می‌گذارند و ایجاد آرامش می‌کنند و تنش عضلانی را کاهش می‌دهند؛ که به همین خاطر معمولاً قبل از عمل جراحی به بیماران داده می‌شود. بنزودیازپین‌ها سطوح گابا[57] (گاما آمینوبوتریک اسید[58]) را که یک انتقال‌دهندۀ عصبی[59] است و به‌طور گسترده در مغز پخش شده و شلیک نورون‌ها را متوقف می‌کند افزایش می‌دهند و به طور کلی سیستم عصبی را آرام می‌سازد. چون این داروها به‌سرعت عمل می‌کند اما می‌توانند ایجاد وابستگی کنند، گاهی در هفته‌های اول درمان اضطراب استفاده می‌شوند تا زمانی که داروهای دیگر اثر خود را بگذراند؛ که بعد از آن استعمال آن‌ها به‌تدریج متوقف می‌شود. مانند آرام‌بخش‌های سیستم عصبی مرکزی، بنزودیازپین‌ها می‌توانند کارکردهای محرک و شناختی نظیر حافظه را مختل کنند.

دلیل نام‌گذاری مسدودکننده‌های بتا این است که گروهی از گیرنده‌های انتقال‌دهنده‌های عصبی اپی‌نفرین[60](آدرنالین[61]) و نوراپی‌نفرین[62] (نورآدرنالین[63]) را مسدود می‌کنند که باعث تعدیل واکنش ستیز- گریز[64] می‌شود. داروها چنین علائمی که عملکرد را مختل می‌سازند نظیر تپش قلب، تنفس سریع، تعریق و لرزش را کنترل می‌کنند و در صورتی که اندکی قبل از اجرا مصرف شوند، می‌توانند مفید باشند.

اس.اس.آر.آی‌ها (مهارکننده‌های بازجذب سروتونین) گیرنده‌های انتقال‌دهنده عصبی سروتونین را هدف می‌گیرند؛ درحالی‌که هم‌خانوادۀ آن‌ها، یعنی اس.ان.آر.آی‌ها، هم گیرنده‌های سروتونین و هم نوراپی‌نفرین (نوروآدرنالین) را هدف قرار می‌دهند. آن‌ها بازجذب انتقال‌دهنده‌های عصبی را در محل اتصال سلول‌های عصبی مسدود می‌کنند و سطوح انتقال‌دهندۀ عصبی را افزایش می‌دهند تا انتقال تکانه‌های عصبی[65] را تسهیل کنند. هورمون سروتونین در خلق و خو موثر است؛ در حالی‌که نوراپی‌نفرین پاسخ‌های مربوط به فشار روانی که یکی از مولفه‌های اضطراب است را تعدیل می‌کند.

درحالی‌که هردوی این داروها برای اضطراب معمولاً در دوزهای بالاتری مصرف می‌شوند تا برای افسردگی، اما با دوزهای پایین شروع شده و می‌توانند تا 4 الی 6 هفته برای رسیدن به بیش‌ترین تاثیر مصرف شوند. اثر نهایی این نوع داروها ایجاد انعطاف‌پذیری عصبی[66] در مغز است و تحریک رشد نورون‌های جدید که زمینه‌سازافزایش انعطاف‌پذیری رفتاری[67] هستند. افکسور[68] (ونلافاکسین[69]) و سیمبالتا[70] (دولوکستین[71]) از رایج‌ترین اس.ان.آر.آی‌ها برای درمان اضطراب هستند.

 

از کجا بدانم بهترین روش درمان برای من کدام است؟

درمان اضطراب هم یک هنر و هم یک علم است و تا حد زیادی بستگی به این دارد که کدام‌یک از از علائم متعدد اضطراب در هر فرد مبتلا، از بقیه بارزتر و آزاردهنده‌تر هستند. در بسیاری از بیماران، اضطراب با افسردگی همراه است؛ امری که تاثیر بنزودیازپین و اس‌.اس‌.ار‌.آی یا اس‌.ان‌.آر‌.آی‌ها را کاهش می‌دهد. به‌علاوه، انتخاب داروی مناسب از پیشینۀ عوارض جانبی آن، تداخل احتمالی با سایر داروهایی که فرد ممکن است مصرف کند و وضعیت کلی سلامتی وی تاثیر می‌پذیرد. به دلیل متغیرهای متعددی که باید درحین تصمیم‌گیری دربارۀ یک دارو و اندازه‌گیری عوارض جانبی آن در هر فرد توسط پزشکان بررسی شود، میزانی از آزمون و خطا مورد انتظار است. آن دسته از روان‌پزشکان بالینی که تجربۀ بالایی در درمان اختلالات اضطرابی دارند، به‌طور کلی می‌دانند کدام دسته از علائم ممکن است به کدام داروها پاسخ دهند. با این وجود، معمولاً لازم است یک یا بیش از یک دارو امتحان شود تا موثرترین آن یا ترکیبی از داروها و موثرترین دوز با کم‌ترین یا قابل‌تحمل‌ترین میزان اثرات جانبی پیدا شود.

 

آیا اسکن مغز در تعیین نوع درمان مفید است؟

اسکن مغز در تحقیق برای تشخیص مناطقی از مغز که نقاطی کلیدی برای پردازش محرک‌های احساسی[72] و مدارهای روابط عصبی[73] هستند و در اثر اضطراب دچار سوء عملکرد شده‌اند، بسیار مفید بوده است. این اطلاعات به محققان کمک می‌کند تا نحوۀ عملکرد و اثربخشی داروها را در فرآیند تولید ارزیابی کنند. همچنین، اسکن در مطالعۀ اثربخشی روان‌درمانی استفاده می‌شود تا کارکرد مغز را قبل و بعد از درمان ارزیابی کنند.

اما تصویربرداری عصبی اصولاً در حد یک ابزار تشخیصی و تحقیقاتی باقی می‌ماند و بسیار هم هزینه‌بَر است. و درحالی که به تشخیص مدارهای عصبی[74] دخیل در علائم اضطراب و این‌که مغز چگونه اضطراب را در مقایسه با ترس پردازش می‌کند، کمک می‌کند- اطلاعاتی که محققان را قادر می‌سازد به هدف‌های امیدوارکننده‌ای در دارودرمانی نزدیک شوند- چنین استفاده‌ای عمدتاً محدود به قلمرو تحقیقات است. به طور کلی، اسکن مغز به قدر کافی اطلاعات دقیق و سودمندی برای منحصر به‌فردساختن درمان فراهم نمی‌کند.

چقدر طول می‌کشد تا درمان اثر کند؟

داروهای بنزودیازپین، درصورتی‌که برای اضطرابِ منتشر و هراس مصرف شوند می‌توانند اثر آرام‌بخش قابل توجهی را تقریباً بلافاصله- ظرف یک ساعت- ایجاد کنند. اما به‌دلیل امکان ایجاد وابستگی به این داروها، عمدتاً برای مصارف کوتاه‌مدت توصیه می‌شوند؛ و گاهی همراه با اس.اس.آر.آی‌ها قبل از این‌که آن‌ها شروع به اثر گذاری کنند.

مسدود‌کننده‌های بتا نیز تقریباً بلافاصله بر علائم جسمی اضطراب تاثیر می‌گذارند و معمولاً درست قبل از جلسۀ سخنرانی یا اجرا مصرف می‌شوند تا صحنه هراسی یا اضطراب اجرا را در فرد کنترل کنند.

برای داروهایی که اثربخشی‌شان مدت بیش‌تری طول می‌کشد، بسته به این‌که چه دارویی باشند، ممکن است دو هفته یا بیش‌تر طول بکشد تا هرگونه تاثیری بر اضطراب رخ دهد و 6 هفته یا بیش‌تر تا برطرف‌شدن اضطراب به میزان قابل توجه.

اس.اس.آر.آی‌ها و اس.ان.آر.آی‌ها به‌سرعت بر سطح انتقال‌دهنده‌های عصبی اثر می‌گذارند؛ اگرچه این تاثیرات مستقیماً منجر به بهبود علائم اضطراب نمی‌شوند و این امر زمان‌بر است. معمولاً چندین هفته طول می‌کشد تا داروها هرگونه کاهشی را در علائم اضطراب ایجاد کنند و چندین هفته بیش‌تر هم طول می‌کشد تا حداکثر تاثیر خود را اعمال کنند و تحقیقات نشان می‌دهد این امر زمانی رخ می‌دهد که نورون‌ها نیاز دارند رشد کرده و سیم‌کشی مجدد مغز[75] را انجام دهند.

 

نشانه‌های موثربودن درمان چیست؟

اولین نشانه‌های برطرف‌شدن اضطراب می‌تواند تعدیل علائم جسمانی آن باشد؛ نظیر کاهش تنش عضلانی و سردردها. اگرچه این امکان وجود دارد که علائمی نظیر خشم در طی یک تا دو هفتۀ اول افزایش یابد. با مصرف بنزودیازپین‌ها افراد ممکن است کاهشی سریع در نگرانی یا نشخوار فکری دربارۀ وقایع ناگوار احتمالی آینده را مشاهده کنند. برطرف‌شدن اضطراب معمولاً بیش از چند ساعت دوام ندارد.

در افرادی که از اس.اس.آر.آی‌ها برای درمان اضطراب استفاده می‌کنند، ممکن است بیش از یک ماه طول بکشد تا دارو اثر کند؛ اما کسانی که به این نوع داروها پاسخ می‌دهند معمولاً گزارش می‌کنند که افکار اضطرابی‌شان سماجت کم‌تری پیدا کرده و دیگر می‌توانند به روان‌درمانی بپردازند. مطالعات نشان می‌دهد 40 الی 60 درصد بیمارانی که از یک داروی ضدافسردگی استفاده می‌کردند، ظرف 6 الی 8 هفته در علائم خود بهبود داشته‌اند.

تا چه مدت به درمان نیاز خواهد بود؟

استانداردهای مراقبتی مشخص می‌کند هنگامی که بیمار با مصرف اس.اس.آر.آی‌ها یا اس.ان.آر.آی‌ها کاهشی را در علائم اضطراب خود تجربه می‌کند، درمان باید برای حداقل 6 ماه دیگر ادامه یابد. درست برخلافِ استفاده از روان‌درمانی که در آن، پیشرفت‌های بیمار برای ماه‌ها و حتی سال‌های بعد از پایان درمان با او باقی می‌مانند، بیماران بعد از توقف دارودرمانی معمولاً بلافاصله به حالت اولیه بازمی‌گردند و مطالعات مربوط به پیشگیری از عود[76] که در آن بیماران به‌طور تصادفی دارویی را که قبلاً به آن پاسخ داده بودند یا یک دارونما را مصرف می‌کنند، اهمیت بالای ادامۀ دارودرمانی فعال را نشان می‌دهد. بر اساس این مطالعات و تجربیات بالینی گسترده، و نیز ذات مزمن اختلالات اضطرابی، متخصصان توصیه می‌کنند دارودرمانی برای 12 ماه یا بیش‌تر بعد از بهبودی ادامه یابد؛ اگرچه مطالعات اندکی دربارۀ درمان طولانی‌مدت اضطراب وجود دارد. زمانی که قرار شد دارو متوقف شود، دوز آن باید به آهستگی کم شود.

 

آیا روشی طبیعی برای کاهش اضطراب وجود دارد؟

سه روش فوق‌العاده موثر برای تعدیل اضطراب بدون استفاده از دارو وجود دارد که همگی شامل ایجاد تغییرات ساده در سبک زندگی هستند. اولین و در دسترس‌ترین آن، تنفس عمیق یا همان تنفس شکمی[77] است. این کار می‌تواند در هرزمان و هرجا انجام شود و نیاز به هیچ نوع وسیلۀ خاصی هم ندارد. پرکردن ریه‌ها از هوا از طریق دَم و سپس بازدمِ آرام با بستن لب‌ها، اعصاب پاراسمپاتیک[78] را تحریک می‌کند، مستقیماً فشار روانی را هدف می‌گیرد و حس آرامش را افزایش می‌دهد. ضربان قلب کاهش می‌یابد، فشار خون پایین می‌آید و تنش عضلانی برطرف می‌شود.

فعالیت بدنی یک علاج بسیار موثر دیگر برای اضطراب است که اثرات مستقیم و غیرمستقیم متعددی در مقابله با اضطراب دارد. ورزش، انعطاف‌پذیری عصبی را تحریک می‌کند و در نهایت منجر به انعطاف‌پذیری رفتاری شده و نشخوار فکری و نگرانی را بهبود می‌بخشد. همچنین مولفه‌های جسمی اضطراب نظیر تنش عضلانی را کاهش می‌دهد و اثرات فشار روانی را از بین می‌برد. پیاده‌روی به مدت حتی 30 دقیقه برای سه روز در هفته بخش قدامی[79] مغز را فعال کرده و کنترل اجرایی بر بادامک مغز[80] و بر واکنش‌پذیری[81] به خطرات واقعی یا فرضی را افزایش می‌دهد. فعالیت بدنی علاوه بر این‌که نوعی حواس‌پرتی از نگرانی است، شاید مهم‌ترین فایده فیزیولوژیک آن این باشد که حس کنترل را در شرایطی که ممکن است فراتر از کنترل فرد باشد، ایجاد می‌کند.

علاج طبیعی سوم برای اضطراب، مصاحبت و همراهی‌ست. تماس جسمی حس امنیت ایجاد کرده و با احساس تهدید و خطر که وجه مشخصۀ اضطراب است مقابله می‌کند. مخصوصاً بازی، دشمن اضطراب است. هر فعالیتی که شامل بازی شود- چه توپ‌بازی با بچه‌ها یا دوستان باشد، چه انجام بازی‌های تخته‌ای با یک فرد دیگر و یا حل جدول کلمات متقاطع به‌تنهایی، همگی می‌توانند اضطراب را برطرف کنند.

 

بهترین راه برای کمک به کسی که اضطراب دارد چیست؟

بیایید صادق باشیم: گفتن «نگران نباش» هرگز به کسی که اضطراب دارد و مغزش نمی‌تواند نگرانی را متوقف کند کمکی نخواهد کرد. بهترین راه برای کمک به فردِ دارای اضطراب، بردن او به نزد متخصص برای درمان است. قدم مهم دیگر، درنظرداشتن فعالیت بدنی منظم است. این یکی از موثرترین درمان‌ها برای اضطراب است؛ با این حال، شواهدی وجود دارد که افراد مبتلا به اضطراب نسبت به دیگران کم‌تحرک‌تر هستند. بهتر است به جای این‌که به او یادآوری کنید ورزش کند، یک لباس ورزشی به او بدهید و باهم به پیاده‌روی بروید. هم ورزش و هم همراهی، اثر ضد اضطراب مستقیم دارند. تغییر محیط نیز همین کار را انجام می‌دهد. حفظ ارتباط اجتماعی با کسی که دچار اضطراب است از اهمیت بالایی برخوردار است. اختلال اضطراب، باعث می‌شود فرد تصور کند در خطر قرار دارد و مورد تهدید است. همراهی، حس امنیت را ایجاد می‌کند.

 

آیا فعالیت ورزشی در کاهش اضطراب موثر است؟

فعالیت ورزشی شاید مهم‌ترین درمان برای اضطراب باشد. ورزش یکی از موثرترین راه‌ها برای شروع روند انعطاف‌پذیری عصبی است- دروازۀ خروج از اضطراب و نیز افسردگی. مطالعات متعددی نشان می‌دهد که انجام یک فعالیت بدنی ساده نظیر پیاده‌روی، بالافاصله رشد اتصالات سلول‌های عصبی جدید را که اساس انعطاف‌پذیری عصبی است، تحریک می‌کند. ورزش، انعطاف‌پذیری عصبی را در هیپوکامپ مغز افزایش می‌دهد؛ که مرکزی برای یادگیری و حافظه است و در برابر اثرات مخربِ ناشی از فشار روانی که یک مولفۀ اضطراب محسوب می‌شود بسیار آسیب‌پذیر است. به‌علاوه، تمرین با وزنه یا تمرینات مقاومتی، نشان داده که قدرت پیام‌رسانی سلول‌های عصبی را افزایش می‌دهد. اثرات مثبت ورزش برای حداقل 30 دقیقه در روز و 3 تا 5 بار در هفته ثابت‌شده است.

علاوه بر اثرات مستقیم ورزش بر سیستم عصبی، انجام هرگونه فعالیت بدنی، حس کنترل بر زندگی را به شخص القا می‌کند. مطالعات نشان داده حتی 15 دقیقه فعالیت بدنی روزانه، خصوصاً به هنگام عصر می‌تواند اثرات سودمندی داشته باشد. ورزش با پرت‌کردن حواس فرد از نگرانی‌ها نیز باعث رهایی از اضطراب می‌شود؛ که البته این کم‌ترین خاصیت آن است. ورزش تنش عضلانی را برطرف می‌کند که یکی از بارزترین علائم جسمی اضطراب است و بخش قدامی مغز را فعال کرده و کنترل اجرایی بر بادامک مغز و واکنش‌پذیری به خطرات واقعی یا فرضی ایجاد می‌کند.

 

آیا اضطراب می‌تواند درمان شود؟

تمام شواهد حاکی از آن است که اختلالات اضطرابی، مزمن هستند. اگرچه به طور طبیعی، علائم معمولاً از نظر شدت دارای نوسان هستند و دوره‌هایی از عود و بهبودی خصوصاً در اختلال اضطراب منتشر و هراس وجود دارد. برعکسِ آن، علائم در اختلال اضطراب اجتماعی معمولاً تا سن 50 سالگی بیش‌تر حالت مزمن‌ دارند.

بیماران، از در مرکز‌ توجه ‌بودن یا صحبت‌کردن با افرادی که در موقعیت اجتماعی بالاتری قرار دارند، می‌ترسند. در واقع، اضطراب منتشر تنها نوع اختلال اضطرابی است که همچنان در میان افراد 50 ساله و بیش‌تر وجود دارد. ریشه‌کن‌شدن حس اضطراب در انسان نه ممکن است و نه مطلوب. روان‌درمانی با روش‌هایی سخت‌گیرانه آزموده شده و هدف آن،  طراحی مهارت‌هایی برای مدیریت و کنترل اضطراب در تمام طول زندگی فرد است

[1] Anxiety

[2] Psychotherapy

[3] Maladaptive Responses

[4] Symptoms

[5] Malfunction

[6] Anxiety Disorders

[7] Protective Mental State

[8] Neuro Pathways

[9] Residual Symptoms

[10] Psychoeducation

[11] Cognitive Behavioral Therapy

[12] Generalized Anxiety

[13] Social Anxiety

[14] Panic

[15] Agoraphobia

[16] Exposure Therapy

[17] Cognitive Distortions

[18] SSRI

[19] Selective Serotonin Reuptake Inhibitors

[20] Benzodiazepine

[21] Lifestyle Approaches

[22] Co-morbid Depression

[23] Major Depression

[24] Stress

[25] Hippocampus

[26] Congestive Heart Failure

[27] Skill-based

[28] Hypervigilance

[29] Hyperarousal

[30] Diaphragmatic Breathing

[31] Progressive Muscle Relaxation

[32] Maladaptive Thoughts

[33] All-or-nothing Thinking

[34] Circuitry of the Brain

[35] Benzodiazepine Librium

[36] Chlordiazepoxide

[37] Valium

[38] Diazepam

[39] Xanax

[40] Alprazolam

[41] Ativan

[42] Lorazepam

[43] Klonopin

[44] Clonazepam

[45] Beta-Blockers

[46] Propranolol

[47] Performance Anxiety

[48] Stage Fright

[49] Prozac

[50] Fluoxetine

[51] SNRI

[52] Selective Serotonin and Noradrenaline Reuptake Inhibitors

[53] Antidepressant

[54] Obsessive Compulsive Disorder

[55] PTSD

[56] Placebo Effect

[57] GABA

[58] Gamma-Amino Butyric Acid

[59] Neurotransmitter

[60] Epinephrine

[61] Adrenaline

[62] Norepinephrine

[63] Noradrenaline

[64] Fight or Flight Response

[65] Nerve Impulses

[66] Neuroplasticity

[67] Behavioral Flexibility

[68] Effexor

[69] Venlafaxine

[70] Cymbalta

[71] Duloxetine

[72] Emotional Stimuli

[73] Circuits of Neural Communication

[74] Nerve Circuits

[75] Rewire

[76] Relapse Prevention Studies

[77] Abdominal Breathing

[78] Parasympathetic Nerve

[79] Frontal Lobe

[80] Amygdala

[81] Reactivity

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *