انواع افسردگی

حالت افسرده علاوه بر افسردگی اساسی از ویژگی‌های مهم دیگر اختلالات سلامت روان نیز است. بسیاری از متخصصان بر این عقیده هستند که افسردگی چهار نوع اصلی دارد: اختلال افسردگی اساسی، افسردگی اختلال دوقطبی، افسردگی پس از زایمان و نوعی افسردگی خفیف و مزمن به نام افسرده‌خویی یا دیس‌تایمی. به علت علائم مختلف، زمان بروز هر یک از این علائم، عوامل متعدد و دخالت دیگر دستگاه‌های بدن در افسردگی، متخصصان بالینی و محققان از روش‌های مختلفی برای درک، طبقه‌بندی و درمان این اختلال روانی استفاده می‌کنند.

برخی از متخصصان باور دارند که بهترین راه درک افسردگی، درک اثرات این اختلال بر متابولیسم یا به زبان ساده‌تر این که باعث افزایش وزن یا کاهش وزن می‌شود، است، چرا که در هر صورت این اثرات شامل تغییراتی اساسی در نحوه‌ی استفاده‌ی سلول‌های بدن از گلوکز، منبع اصلی انرژی مغز، می‌شوند. این که افسردگی چگونه درک و طبقه‌بندی می‌شود، تنها موضوعی جالب برای پژوهش و بررسی علمی نیست و این پژوهش‌ها بر رویکرد درمان و خصوصاً روند یافتن روش‌های جدید روان‌درمانی برای این اختلال که به روش‌های درمانی مختلف مقاومت نشان ‌می‌دهد، اثرگذار است.

در این مقاله به موارد زیر می‌پردازیم:

  • عوامل افسردگی پس از زایمان
  • چه زمانی می‌توان گفت افسردگی نشانه‌ی اختلال دوقطبی است؟
  • اختلال عاطفی فصلی چیست؟
  • آیا ممکن است افسردگی همزمان با اختلال اضطراب پس از سانحه بروز پیدا کند؟
  • چه اختلالات دیگری با افسردگی مرتبط هستند؟

عوامل افسردگی پس از زایمان

افسردگی پس از زایمان، که با نام اختلال پس از زایمان نیز از آن یاد می‌شود، نوعی افسردگی اساسی است که به علت تغییرات هورمونی شدیدی که زنان چند هفته تا چند ماه پس از زایمان تجربه می‌کنند، بروز پیدا می‌کند و همزمان با تغییرات سبک زندگی و الزامات متعدد مادر شدن است.

با این وجود، پژوهش‌ها نشان می‌دهند که در حدود 50 درصد از مواقع، تغییرات خلقی و اضطراب، که از ویژگی‌های بارز افسردگی پس از زایمان هستند، نخستین بار هنگام بارداری بروز پیدا می‌کنند؛ به همین علت گاهی اوقات از آن با نام افسردگی حین زایمان نیز یاد می‌شود. در تعداد کمی از 3 تا 6 درصد زنانی که این اختلال در آن‌ها بروز پیدا می‌کند، علائم روان‌پریشی از قبیل توهم‌های دستوری قتل بچه مشاهده می‌شود. در مقابل، حدود 80 درصد از زنان تنها تغییرات خلقی خفیفی را پس از زایمان، که به آن اندوه پس از زایمان نیز می‌گویند، تجربه می‌کنند و معمولاً علائم آن نیز پس از چند هفته بهبود می‌یابد.

چه زمانی می‌توان گفت افسردگی نشانه‌ی اختلال دوقطبی است؟

در اختلال دوقطبی، فرد در بین دوره‌های افسردگی‌اش دوره‌هایی از شیدایی تجربه می‌کند که از علائم این شیدایی می‌توان به احساس سرخوشی و هیجان شدید، حرکات پر تب و تاب، اعتماد به نفس بیش از حد و همچنین به طور معمول توهمات مختلف اشاره کرد. در این اختلال ویژگی‌های مختلف افسردگی و اختلالات شیزوفرنی مشاهده می‌شود. با وجود این که افت حال بیمار هنگام افسردگی معمول‌ترین نشانه‌ی این اختلال است، این احساسات شدید شیدایی است که باعث می‌شود بتوانیم اختلال دوقطبی، که از آن با نام افسردگی شیدایی نیز یاد می‌شود، را در بیمار تشخیص دهیم.

این که چه چیزی موجب تغییرات خلقی می‌شود، چندان واضح نیست، اما به نظر می‌رسد که تغییرات ساعت بدن فرد، چه عامل آن مانند کم خوابی داخلی باشد و چه مانند تغییر در میزان مواجهه با نور آفتاب خارجی باشد، نقش مهمی در بروز این اختلال دارند. همچنین با وجود این که این اختلال، اختلالی نسبتاً شایع است (حدود 2.6 درصد از جمعیت ایالات متحده‌ی آمریکا از این اختلال رنج می‌برند) اما به طور معمول، مخصوصاً در کودکان، اشتباه تشخیص داده می‌شود.

اختلال عاطفی فصلی چیست؟

اختلال عاطفی فصلی، یا SAD، نوعی افسردگی اساسی راجعه است که علت بروز آن تغییرات فصلی است و به طور معمول بروز این اختلال را در پاییز که روزها کوتاه‌تر می‌شوند، می‌بینیم. در برخی افراد، اثر فصلی کاملاً برعکس حالت قبل است: این افراد نشانه‌های معمول افسردگی را در بهار یا اوایل تابستان، که طول روز افزایش می‌یابد، از خود نشان می‌دهند. بی‌حالی و خواب بیش از حد، که به آن هایپرسومنیا هم گفته می‌شود، در کنار افزایش وزن از ویژگی‌های بارز SAD زمستانی هستند؛ در SAD تابستانی، بیشتر اینسومنیا دیده می‌شود و بیماران معمولاً یا کلاً نمی‌توانند به خواب بروند یا خوابشان کافی نیست و نمی‌توانند به اندازه بخوابند. اختلال SAD در زنان چهار برابر بیشتر از مردان بروز پیدا می‌کند و در ایالت‌های شمالی شایع‌تر از ایالت‌های جنوبی است. کمبود نور آفتاب، عدم توانایی تولید ویتامین D از نور خورشید، و تولید بیش از حد هورمون ملاتونین (که هنگام شروع تاریکی ترشحش آغاز می‌شود) از عوامل موثر در SAD هستند.

آیا ممکن است افسردگی همزمان با اختلال اضطراب پس از سانحه بروز پیدا کند؟

حدود نیمی از افرادی که از اختلال اضطراب پس از سانحه رنج می‌برند، از اختلال افسردگی اساسی نیز رنج می‌برند. این دو اختلال علائم مشترک زیادی دارند و از این علائم می‌توان به حال افسرده، اختلالات خواب، مشکلات تمرکز و احساس گناه اشاره کرد. اما باور کنونی برخی از متخصصان این است که بروز همزمان افسردگی و اختلال اضطراب پس از سانحه، نشان‌دهنده‌ی نوعی اختلال اضطراب پس از سانحه‌ی بخصوص است، چرا که در افرادی که از هر دو اختلال رنج می‌برند، عملکرد شناختی و عملکرد روزانه به شدت افت می‌کند و احتمال خودکشی در این افراد بسیار بیشتر از افرادی است که تنها از اختلال اضطراب پس از سانحه رنج می‌برند.

شواهد حاکی از این است که افرادی که در خطر هر دو اختلال هستند، معمولاً مورد کودک آزاری و خصوصاً آزار جسمی قرار گرفته‌اند. همچنین پژوهش‌هایی که در حوزه‌ی عکس‌برداری عصبی انجام شده‌ است، نشان می‌دهند که این افراد ارتباطات عصبی کمتری نیز در مراکز مغزی مسئول حافظه‌ی هیجانی دارند.

چه اختلالات دیگری با افسردگی مرتبط هستند؟

دیس‌تایمی یا به اصطلاح تخصصی، اختلال افسردگی مداوم نوعی افسردگی خفیف است که مدت زمان هر دوره‌ی آن دو یا بیش از دو سال است و احتمال رخداد دوباره‌ی آن در زندگی فرد وجود دارد. شدت این نوع افسردگی از افسردگی اساسی کمتر است اما افسردگی مزمن‌تری است. شاید دیس‌تایمی عملکرد روزانه‌ی فرد را چندان مختل نکند، اما باعث می‌شود که افراد مبتلا از انجام کارهایشان لذت نبرند و احساس کرختی کنند، همچنین این اختلال معمولاً موجب افزایش وزن نیز می‌شود. افسردگی معمولاً همراه با مشکلات قلبی و عروقی نیز است و شواهد نشان می‌دهند که هم می‌تواند موجب ایجاد و هم موجب تشدید بیماری‌های قلبی شود، همچنین ممکن است افسردگی، ناشی از مبارزه با بیماری قلبی نیز باشد.

افسردگی ممکن است در پاسخ به هر گونه بیماری مزمن دیگری نیز بروز پیدا کند، چرا که بیماری‌های مزمن معمولاً فرد را به دو شیوه به چالش می‌کشند: الزام تغییر در خودپنداره و الزام تغییر در سبک زندگی که خود ممکن است موجب کاهش مشارکت فرد در فعالیت‌های مورد علاقه‌اش شود.

ملاقات با خویشتن

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *